اخلی

معنی کلمه اخلی در لغت نامه دهخدا

اخلی. [اَ لا ] ( ع ن تف ) نعت تفضیلی از خلو و خلاء. خالی تر.
- امثال :
اخلی من جوف حِمار ؛ قالوا هو رجل من عاد و جوفه واد کان یحله ذوماء و شجر فخرج بنوه یتصیدون فاصابتهم صاعقة و اهلکتهم فکفر و قال لااعبد رباً فعل ذا ببنی . ثم دعا قومه الی الکفر فمن عصاه قتله فاهلکه اﷲ و اخرب وادیه فضربت العرب به المثل فی الخراب و الخلاء فقالوا اخرب من جوف حمار و اخلی من جوف حمار. ( مجمعالامثال میدانی ).

معنی کلمه اخلی در فرهنگ فارسی

خالی تر

جملاتی از کاربرد کلمه اخلی

از اقوام ساکن در این روستا، می‌توان طایفه‌های خاندوزی، اخلی، حسینی، منصوری و اسدی را برشمرد.
روستا دارای چندین چشمه بوده که معروفترین آن‌ها چشمه اخلی و ساق با آبدهی ۴۰ – ۱۰ لیتر برثانیه و چشمه سار بیشه که شامل چندین چشمه بوده که از آن‌ها در کشاورزی استفاده می‌شود.