معنی کلمه احکم در لغت نامه دهخدا
- امثال :
احکم من زرقاء الیمامة.
احکم من لقمان .
احکم من هرم بن قطبة. ( مجمعالأمثال میدانی ).
|| محکم تر. استوارتر : ان احکم المصنوعات و اتقن المرکبات ما کان تألیف اجزائه... ( رسائل اخوان الصفا ).
احکم. [ اَ ک َ ] ( ع اِ ) از اعلام است.