احمس

احمس

معنی کلمه احمس در لغت نامه دهخدا

احمس. [ اَ م َ ] ( ع ص ) جای سخت و درشت. || مرد درشت در دین و دلیر در جنگ. مرد سخت دین. ج ، حُمس. || مرد دلاور. مرد شجاع. دلیر. سخت دلیر. ( زوزنی ). || سال سخت و قحطناک. ج ، احامس ، حُمس.
احمس. [ اَ م َ ] ( اِخ ) ( بنو... ) بطنی است از ضبیعة.

معنی کلمه احمس در دانشنامه عمومی

احمس یک نویسندهٔ نسخه های خطی در دورهٔ مصر باستان است که در دومین دورهٔ میانی زندگی می کرده است. این دوران برابر است با هجدهمین سلسله Eighteenth Dynasty یا اولین سلسلهٔ دورهٔ پادشاهی جدید یا New Kingdom. احمس پاپیروس ریاضی ریند را نوشته بود، این نوشته کار ریاضی دانان مصر باستان است که تقریباً به ۱۶۵۰ پیش از میلاد باز می گردد. وی جزء معدود ریاضی دانان دورهٔ باستان است که نامش به جای مانده است.
↑ Pickover, Clifford A. ( 2009 ) , The Math Book: From Pythagoras to the 57th Dimension, 250 Milestones in the History of Mathematics, Sterling Publishing Company, Inc. , p.   36, ISBN  978 - 1 - 4027 - 5796 - 9. ↑ Derbyshire, John ( 2006 ) , Unknown quantity: a real and imaginary history of algebra, National Academies Press, p.   29, ISBN  978 - 0 - 309 - 09657 - 7.
• اهالی سده ۱۶ ( پیش از میلاد )
• اهالی سده ۱۷ ( پیش از میلاد )
• ریاضی دانان اهل مصر
• کاتبان مصر باستان
• مقاله های ویکی پدیا همراه شناسه های VIAF
• مقاله های ویکی پدیا همراه شناسه های BIBSYS
• مقاله های ویکی پدیا همراه شناسه های J9U
• مقاله های ویکی پدیا همراه شناسه های LCCN
• مقاله های ویکی پدیا همراه شناسه های FAST
• مقاله های ویکی پدیا همراه شناسه های SUDOC
• مقاله های ویکی پدیا همراه شناسه های WorldCat - VIAF

جملاتی از کاربرد کلمه احمس

ذوالخلصه بتی‌است از بت‌های عرب پیش از اسلام که از سنگ سفید سخت مرمر تراشیده شده چون تاج، ساخته شده بود. پرستشگاه این بت در میان مکه به سوی یمن، در جایی به نام تباله قرار داشته‌است. پرستندگان آن قبایل خثعم، بجیله و ازد و هوازن و بنی‌توبال بودند. هنگامی که محمد پیامبر اسلام، مکه را فتح کرد و قبایل اطراف آن مسلمان گشتند؛ جریر بن عبدالله به فرمان پیامبر به همراه مردانی از بنی احمس برای نابودی پرستشگاه ذوالخلصه رفت. وی با مردان خثعم و باهله که از بندگان و پرستندگان بت بودند، جنگید و عده‌ای از خدمتکاران آن بت را کشت؛ چنان‌که از بنی‌باهله صد و پنجاه تن و از بنی‌خثعم و بنی‌قحافه چهارصد تن کشته شدند. جریر، پرستشگاه ذوالخلصه را ویران کرد و پرده‌ها را سوزانید و بت‌های آن را شکست.