احمد بن عبدالله خجستانی

معنی کلمه احمد بن عبدالله خجستانی در دانشنامه آزاد فارسی

احمد بن عبدالله خُجَستانی ( ـ۲۶۸ق)
از امرای طاهریان. هنگامی که یعقوب لیث صَفّاری نیشابور را گرفت، خُجَستانی به یعقوب پیوست و چون یعقوب به سیستان بازگشت وی در ۲۶۲ق والی یعقوب را از نیشابور بیرون کرد و به نام طاهریان خطبه خواند و تا ۲۶۷ق اسماً تابع طاهریان بود، اما از این پس فقط به نام خود و خلیفه خطبه می خواند و سکه هایی نیز به نام خود ضرب می کرد، تا آن که پس از فتح طَخارستان کشته شد.

معنی کلمه احمد بن عبدالله خجستانی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] خُجستانی، احمدبن عبداللّه، از امرای دوره طاهریان و صفاریان بوده و اهل خجستان، از توابع بادغیس بوده است.
تاریخ تولدش دانسته نیست. خجستانی در آغاز، از امیران محمدبن طاهر، از امرای طاهری، بود. وی پیش از ورود به عرصه سیاست، خربندگی میکرد و تحت تأثیر ابیاتی از دیوان حنظله بادغیسی به خدمت علی بن لیث صفاری درآمد. سپس به همراه یعقوب بن لیث به سیستان رفت و در شمار سالوکان (عیاران) درآمد خجستانی به موقعیت برادران شَرکُب( امرای یعقوب) نزد یعقوب حسد می ورزید. به همین سبب، حیله ای به کار بست و یعقوب را به آنان بدگمان ساخت و به دستور یعقوب، یکی از برادران شرکب به نام ابراهیم را به قتل رساند. پس از آن، یعقوب به خجستانی متمایل شد.در ۲۶۱، یعقوب هنگام عزیمت به سیستان، عزیزبن سِرّی را به جانشینی خود در نیشابور گمارد و هرات را به برادرش عمرولیث واگذار کرد. خجستانی، علی بن لیث را برای کسب قلمرو از یعقوب برانگیخت و خود اندکی پس از دریافت خلعت از یعقوب، از فرمان او سرپیچید. وی سپس با همراهانش به بُست، نیشابور، بسطام ، خواف و قومس حمله کرد و به کشتار و غارت اهالی پرداخت. به نوشته بیهقی، یعقوب در سال ۲۶۱ حکومت خراسان را به خجستانی تفویض کرد، اما گفته های ابن اثیر این مطلب را تأیید نمی کند.
دعوت مردم به نام طاهریان
خجستانی در ۲۶۲ وارد نیشابور شد و به نام طاهریان، مردم را به سوی خویش خواند. وی برای همراه ساختن اهالی نیشابور، در نامه هایش خود را احمدبن عبداللّه طاهری نامید . همچنین به رافعبن هَرْثَمه، از امرای صفاری، پیشنهاد دوستی داد و فرماندهی سپاهش را به او واگذار کرد. خجستانی کوشید تا با یَعْمَربن شرکب نیز طرح دوستی بریزد اما او به علت قتل برادرش به دست خجستانی، امتناع ورزید و به هرات حمله کرد. خجستانی نیز به سوی هرات رفت و در جنگهایی که میان آنان در گرفت، یعمر به قتل رسید. از سوی دیگر، ابوطلحةبن شرکب، برادر یَعْمَر به نیشابور حمله کرد و پس از تصرف شهر، به نام طاهریان خطبه خواند. خجستانی در پی اطلاع از این خبر، به سوی نیشابور رفت و برادرش، عباس، را در مقدمه سپاه فرستاد. برادر خجستانی در جنگ با ابوطلحه کشته شد و سپاهیان همراه وی پراکنده شدند. خجستانی به هرات بازگشت.
محاصره نیشابور
در ۲۶۳ ابوطلحه نیشابور را محاصره کرد، اما خجستانی به دعوت اهالی شهر وارد نیشابور شد و ابوطلحه به نزد حسن بن زیدبن محمد گریخت. در سالهای ۲۶۵ و ۲۶۶، خجستانی به جنگ حسن بن زید رفت و او را شکست داد و بر جرجان و مناطقی از طبرستان دست یافت. به نوشته ابوالفرج اصفهانی، در حمله خجستانی به جرجان عدهای از علما به قتل رسیدند. به نوشته ابن اسفندیار، حمله خجستانی به قلمرو حسنبن زید به تحریک رستمبن قارن اتفاق افتاد.پس از درگذشت یعقوب لیث در ۲۶۵، عمرولیث جانشین او شد و به جنگ خجستانی رفت که از جرجان به نیشابور بازگشته بود، اما شکست خورد و به هرات بازگشت و برادرش، علی بن لیث، را به اتهام همکاری با خجستانی به بند کشید.
جلب فقها
...

جملاتی از کاربرد کلمه احمد بن عبدالله خجستانی

چندی بعد اسپهبد رستم، ولایت قومس را هم تسخیر کرد و با احمد بن عبدالله خجستانی که در آن ایام از جانب صفاریان امارت نیشابور را داشت از در دوستی درآمد و چون او کشته شد «شوال ۲۸۶ق / می۸۸۲م» با سید عقیقی که دشمن داعی بود، طرح دوستی و هم پیمانی ریخت.