[ویکی الکتاب] معنی أَجَلَهَا: موعد او(آن زن) ریشه کلمه: اجل (۵۶ بار)ها (۱۳۹۹ بار)
جملاتی از کاربرد کلمه اجلها
بس که خون بارید ز ابر تیغ تیز بر اجلها بسته شد راه گریز
وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسَی الْکِتابَ موسی را نامه دادیم، فَاخْتُلِفَ فِیهِ در مخالفت گفتن ایستادند در ان، وَ لَوْ لا کَلِمَةٌ و گرنه سخنی بودی، سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ که پیشی کرد از خداوند تو اجلها و روزیها را، لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ برگزاردندی میان ایشان کار و عذاب فرستادندی بایشان، وَ إِنَّهُمْ لَفِی شَکٍّ مِنْهُ مُرِیبٍ (۴۵) و ایشان از ان درگمانند و پنداره نمایی.
تیر گر گویی مگر ز انگشت عزرائیل کرد تیر او را کش اجلها بر سر پیکان بود
سنانها روان شکر اجلها امل شکار
در اندر اجلها املها گشاده اجلها شده با املها برابر
علم اجلها به هیچ خلق نداده است ایزد دانای دادگستر ذوالمن
فَآمَنُوا بگرویدند، فَمَتَّعْناهُمْ إِلی حِینٍ (۱۴۸) و ایشان را برخورداری و زندگانی دادیم درین جهان تا آن گه که اجلها در رسید.
و لقد هممت بقتلها من اجلها کیما تکون خصیمتی فی المحشر