اثبات نفس

معنی کلمه اثبات نفس در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حقیقت حیات و زندگی هرچه می خواهد باشد، خواه درک کنه و حقیقت حیات برای ما ممکن باشد و خواه نباشد، این مقدار مسلم و قطعی و غیر قابل تردید است، که موجودات زنده و جاندار، یک نوع آثار و فعالیتهایی دارند که آن آثار و فعالیتها در آن دسته از موجودات که بی جان و مرده هستند دیده نمی شود.
در عالم طبیعت هر جسمی از دو جوهر ترکیب یافته است، جوهر مادی یا هیولا ، که جوهری است ذاتا بالقوه و فاقد هر گونه فعلیتی و جوهر صوری یا صورت که جوهری است ذاتا بالفعل و بکلی فاقد قوه. نظر به اینکه خواص بالفعل هر جسمی متنوع و منشاء همه این خواص صورت موجود در جسم است می توان پرسید: آیا در هر جسمی فقط یک صورت وجود دارد که منشا همه خواص بالفعل آن است یا صور متعددی هستند که هر یک منشا دسته ای از خواص آن است؟ پاسخ فیلسوفان این است که منشا این خاصیت مشترک همه اجسام که سه بعدی و شاغل فضایند صورتی است که بدون استثنا در همه اجسام یافت می شود به نام " صورت جسمیه " و منشاء خواصی که فقط در نوع به خصوصی از اجسام یافت می شوند صورت دیگری است که فقط در همان نوع وجود دارد، مشهور به " صورت نوعیه " این موجوداتی که ما مشاهده می کنیم، دو دسته اند گروهی از آنها یکسری آثار دائمی دارند که در هر حالتی همان اثر را بدون تغییری اساسی از خود بروز می دهند، مثلا آتش همیشه گرما می دهد. اما گروه دوم از موجودات، آثاری از آن ها صادر می شود و این صدور آثار به گونه ای است که بر یک منوال نیستند یعنی آثاری هستند که در شرایط یکسان، نتایج و بروزهای گوناگونی دارند.
آثار موجودات
آثاری که از کلیه موجودات بروز می کند چهار گروه اند: ۱. اولین اثر یا فعل این موجودات حفظ ماده خود از پراکندگی است، زیرا جسم این موجودات ترکیبی از عناصر متضاد است که نیاز به محافظی دارند که از پراکندگی آنها جلوگیری کند. موجودی که آثارش در این حد باشد جزء معدنیات است و دارای حیات و به تبع نفس نمی باشند. ۲. یکسری از این آثار مخصوص گیاهان است مانند نمو، تغذیه و تولید مثل . ۳. افعال مخصوص حیوان مانند حس و حرکت ۴. افعال و آثار مخصوص انسان که عبارت از نطق و ادراک است. به این نکته باید توجه داشت که مراحل بالاتر حیات به جز آثار مخصوص به خود دارای تمامی آثار مراحل پایین تر هم می باشد، مثلاحیوان دارای تمامی آثار معدنیات و گیاه (نمو، تغذیه و تولید مثل) می باشد. همچنین انسان علاوه بر آثار مخصوص به خود تمام آثار حیوان، گیاه و معدنیات را داراست.
← تعریف موجود زنده
به همین دلیل نفس را این گونه می توان شناساند، که "نفس قوه ای است که در جسم موجود است، یا به آن تعلق می گیرد و منشا آثار گوناگون می گردد". توضیح آنکه برخی اجسام دارای آثاری می باشند که به صورت یکنواخت از آنها ظهور می یابند. فی المثل آتش همواره دارای سوزندگی یا ایجاد حرارت است، یخ نیز همواره سرد و خورشید همیشه سوزان است و نور افشانی می کند. بنابراین آثار این اجسام به صورت یکنواخت ظاهر می گردد، ولی آنچنان که گفتیم اجسام دیگری هستند که آثار یکنواختی ندارند؛ مثلا، انسان گاهی نشسته است و گاهی ایستاده، زمانی می بیند و زمانی می شنود و همچنین دارای ادراکات متفاوتی است. این آثار از مبدا واحدی سرچشمه می گیرند که نام آن را "نفس" می گذاریم. ممکن است در میان فلاسفه در مورد چگونگی ماهیت نفس یا مسائل دیگری مانند پیدایش اختلافاتی موجود باشد ولی واقعیت این است که در اصل وجود و اثبات نفس مشترک اند.

جملاتی از کاربرد کلمه اثبات نفس

هر که یک ذره می‌کند اثبات نفس او گبر یا جهود بود