( اتآر ) اتآر. [ اِت ْ ] ( ع مص ) اِتآر بصر؛ تیز نگریستن. ( تاج المصادر بیهقی ). || در پی کسی نگران ماندن. || زدن کسی را بچوب دستی و عصا. اتار.[ اَت ْ تا ] ( اِ ) رشته کمند. رجوع به اَتَر شود.
معنی کلمه اتار در فرهنگ فارسی
نگرتن ماندن در پی کسی
جملاتی از کاربرد کلمه اتار
خانم آنو تاندون عضو لوک سابا از حوزه اونائو در ایالت اتار پرادش هند میباشد. این حوزه از نظر اندازه بزرگترین حوزه در سراسر کشور میباشد. وی تعدادی از بنیاد خیریه را اداره میکند و مدیر اجرایی یک شرکت رایانهای نیز بوده که متعلق به شرکت ریلاینس میباشد. وی مالک یک شرکت صادراتی نیز میباشد. وی در سال ۱۹۹۶ به عنوان مدیر اجرایی به گروه انتشارات آبزرور منصوب شد.
لذا وجود برجها وقلعه های بجا مانده در این متطقه به سلسله هخامنشیان وبعد از ان به زمان ساسانیان باز میگردداین روستا اتار باستانی های متعددی دارد و دارای غار معروفی به نام گنج کوه است