معنی کلمه ابوعقال در لغت نامه دهخدا
ابوعقال. [ اَ ع ِ ] ( اِخ ) الاغلبی. چهارمین ازملوک بنی الأغلب بتونس. از سال 223 تا 226 هَ. ق.
ابوعقال. [ اَ ع ِ ] ( اِخ ) سعیدبن محمدبن جریج قیروانی. رجوع به سعید... شود.
ابوعقال. [ اَ ع ِ ] ( اِخ ) هلال بن یزید. از روات است.