ابوعبدالکریم

معنی کلمه ابوعبدالکریم در لغت نامه دهخدا

ابوعبدالکریم. [ اَ ع َ دِل ْ ک َ ] ( اِخ ) بلال. مؤذن رسول اﷲ صلی اﷲ علیه و سلم. و او را کنیت های دیگر نیز گفته اند. رجوع به بلال... شود.
ابوعبدالکریم. [ اَ ع َدِل ْ ک َ ] ( اِخ ) عبداﷲبن عبدالکریم. از روات است.
ابوعبدالکریم. [ اَ ع َ دِل ْ ک َ ] ( اِخ ) عبیدةبن معتب. از روات است.
ابوعبدالکریم. [ اَ ع َ دِل ْ ک َ ] ( اِخ ) عطیه. از روات است.

جملاتی از کاربرد کلمه ابوعبدالکریم

نام وی را منابع، بلال حبشی گزارش کرده‌اند. به گزارش دانشنامه بزرگ اسلامی، برخی منابع نام پدرش را ریاح یاد کرده‌اند. وی را از زادگان بنی جمح دانسته‌اند و مادرش را زنی به نام حمامه و از کنیزان همین قبیله یاد کرده‌اند. آن دسته از منابعی که نام پدر بلال را ریاح گزارش کرده‌اند، وی را اسیری از حبشه دانسته‌اند. وی در برخی منابع به بلال بن حمامه نیز خوانده شده‌است. ابوعبدالله، ابوعبدالکریم و ابوعمر از جمله کنیه‌های منسوب به بلال است. باقر قربانی در دانشنامه جهان اسلام، وی را منسوب به یکی از دو قبیله سراة یا بنی جمح می‌داند و نسبت‌های او را حبشی، قرشی و تمیمی گزارش کرده‌است.