ابوشهاب

معنی کلمه ابوشهاب در لغت نامه دهخدا

ابوشهاب. [ اَ ش ِ ] ( اِخ ) یکی از روات حدیث و از زیدبن اسلم روایت کند.
ابوشهاب. [ اَ ش ِ ] ( اِخ ) عبدربه بن نافع. محدّث است.
ابوشهاب. [ اَ ش ِ ] ( اِخ ) عیسی بن مغیرة الحزامی. محّدث است.
ابوشهاب. [ اَ ش ِ ] ( اِخ ) محمدبن ابراهیم. محدّث است.
ابوشهاب.[ اَ ش ِ ] ( اِخ ) مسروح بن الشهاب الحدی محدّث است.
ابوشهاب. [ اَ ش ِ ] ( اِخ ) موسی بن نافع الهذلی. محدّث است.

جملاتی از کاربرد کلمه ابوشهاب

حجج اسلام:حسین قاسمی، حسین شهسواری، حمید اقبالی فر، محسن خاتمی شهرضایی، نجیبی، عادل هنان بحرانی، عبدالرحمن ربیعی نجفی، شیخ فضیل جزایری، شیخ ابوشهاب بحرانی، سید مهدی علیمی (موجود گیلانی)، دکتر عبدالخالق مصری، رسول مزرئی .[نیازمند منبع]