ابوبکر واسطی

معنی کلمه ابوبکر واسطی در لغت نامه دهخدا

ابوبکر واسطی. [ اَ بو ب َ رِ س ِ ] ( اِخ ) محمدبن موسی الواسطی ، مکنی به ابوبکر. یکی از مشایخ صوفیه و از قدمای اصحاب جنید.آنگاه که بمرو شد، مردم مرو بحکم لطافت طبع وی را قبول کردند و سخن وی بشنودند و او عمر خویش بدانجا بگذاشت. ( از هجویری ).

معنی کلمه ابوبکر واسطی در فرهنگ فارسی

یکی از مشایخ صوفیه و از قدمای اصحاب جنید

جملاتی از کاربرد کلمه ابوبکر واسطی

برخی از منابع نام پدرش را مهدی نوشته‌اند. وی در سال ۲۶۲ هجری قمری در مرو به دنیا آمد. سیاری نخستین کسی بود که برای مردم مرو از حقیقت احوال سخن گفت. او در تصوف شاگرد و مرید ابوبکر واسطی بود و بسیاری ازسخنان واسطی از طریق سیاری نقل شده‌است. سیاری میان سالهای ۳۴۲ تا ۳۴۴ در مرو درگذشت و در همان‌جا به خاک سپرده شد.
و ابوبکر واسطی گوید، رحمة اللّه علیه: «مَن عَرَفَ اللّهَ انْقَطَعَ، بَلْ خَرَسَ وانْقَمَعَ.» و قال النبیُّ، علیه السّلام: «لاأحصی ثناءً علیک.»