معنی کلمه ابوالعاص در لغت نامه دهخدا
ابوالعاص. [ اَ بُل ْ ] ( اِخ ) لقیط یا مهشم یا هشم بن ربیعبن عبدالعزی بن عبد شمس بن عبدمناف خواهرزاده خدیجه زوجه رسول. او پیش از بعثت شوی زینب بنت الرسول علیهماالسلام بود و او را اجروالبطحا گفتندی. و در غزوه بدر با مشرکین به حرب رسول شد و اسیر گردید و آنگاه که مشرکین اسیران خویش باز میخریدند زینب قلاده ای که از مادر خود خدیجه بیادگار داشت بفدیه برسول فرستاد و پیامبر صلوات اﷲ علیه آن قلاده بشناخت و بخشایش آورد و به صحابه گفت اگر خواهید اسیر زینب را بی فداء باز مکه فرستید و صحابه رضا دادند و رسول صلوات اﷲعلیه زید را با قلاده بمکه رجعت داد با این پیمان که زینب را بمدینه گسیل کند. او بشرط وفا کرد و زینب را روانه کرد و خود در سال هفتم هجرت بمدینه شد و مسلمانی گرفت و رسول پس از قبول اسلام ، زوجه او بوی بازداد. وفات او به سال 12 هجری بود. رجوع به حبیب السیر ج 1 ص 137 و 148 شود.
ابوالعاص. [ اَ بُل ْ ] ( اِخ ) مهشم بن ربیع. رجوع به ابوالعاص لقیط... شود.