ابوالصلاح

معنی کلمه ابوالصلاح در لغت نامه دهخدا

ابوالصلاح. [ اَ بُص ْ ص َ ] ( اِخ ) تقی الدّین بن نجم الدّین بن عبیداﷲ حلبی فقیه شیعی در نیمه اول مائه پنجم هَ. ق. وی از شاگردان ابوجعفر طوسی و سیّد مرتضی است و از دست سیّد در حلب نیابت داشت و از اینرو او را خلیفةالمرتضی گفتندی. او راست : کتاب کافی در فقه. و کتاب تقریب المعارف. کتاب اشارةالسبق الی معرفةالحق در اصول دین.
ابوالصلاح. [ اَ بُص ْ ص َ ] ( اِخ ) جابربن عبداﷲبن الحاج. رجوع به جابر... شود.

جملاتی از کاربرد کلمه ابوالصلاح

«تقی بن نجم، مشهور به ابوالصلاح از بزرگان و راویان مورد اعتماد است. از او چند کتاب باقی است؛ کتاب تقریب المعارف که یکی از نوشته‌های اوست، تألیفی نیکو در علم کلام است و مؤلّف آن بزرگ‌تر از آن است که محتاج به بیان و توضیح باشد.»