ابن قولویه

معنی کلمه ابن قولویه در لغت نامه دهخدا

ابن قولویه. [ اِ ن ُی َ / ل ِ وَی ْه ْ ] ( اِخ ) ابوالقاسم جعفربن محمدبن موسی بن قولویه ِ قمی بغدادی. محدث شیعی ، شاگرد ابوجعفر کلینی و استاد مفید. در فهرست نجاشی نام مؤلَّفات کثیره او آمده ، و از آن جمله است کامل الزیاره. وفات او به سال 368 هَ.ق. در بغداد و مدفن او بکاظمین است. و گاه کنیت ابن قولویه بر پدر صاحب ترجمه محمدبن موسی اطلاق شود. او نیز محدث و تلمیذ سعدبن عبداﷲ اشعری و استاد کشی صاحب رجال است و تربت او بقم باشد.

معنی کلمه ابن قولویه در فرهنگ فارسی

محدث شیعی

معنی کلمه ابن قولویه در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ابن قولویه (ابهام زدایی). ابن قولویه ممکن است اشاره به اشخاص و شخصیت های ذیل باشد: • ابن قولویه ابوالقاسم جعفر بن محمد قمی، از برجسته ترین چهره های راویان شیعه در قرن چهارم هجری• ابن قولویه ابوالفتح بن قولویه اصفهانی، از ادباء و شعرای پارسی گوی اصفهان در قرون نخستین هجری• ابن قولویه اسحاق بن احمد اصفهانی، از محدّثین قرن چهارم هجری در اصفهان
...
[ویکی شیعه] ابن قولویه (ابهام زدایی). ابن قولویه ممکن است به یکی از سه شخص زیر اشاره داشته باشد:
البته در کتب حدیثی هرجا «ابن قولویه» به صورت مطلق بکار رود منظور نفر دوم یعنی جعفر بن قولویه است.

جملاتی از کاربرد کلمه ابن قولویه

در علم حدیث: علی ابن محمد الرفاع و ابو جعفر ابن قولویه و شیخ صدوق.