ابن فقیه
معنی کلمه ابن فقیه در دانشنامه آزاد فارسی
(ابوبکر احمد ابن محمد بن اسحاق معروف به ابن فقیه همدانی) جغرافی دان مسلمان قرن ۳ق. از سال ولادت و درگذشت و شرح زندگی وی اطلاعی در دست نیست مهم ترین اثر او البلدان است که از آن قطعاتی برجای مانده است فردی به نام شیزری این کتاب را تلخیص کرده است. البلدان در ۱۸۸۵ به کوشش دخویه به چاپ رسید. نسخه ای از کتاب ابن فقیه در کتابخانۀ آستان قدس رضوی و موزۀ بریتانیا موجود است. ابن فقیه کوشیده است تا مطالب نسبتاً منظمی از اوضاع قومی و نظام اداری سرزمین های مختلف اسلامی ارائه کند. گرچه نوشته های ابن فقیه را از دیدگاه جغرافیایی نمی توان در حد آثار گروهی از جغرافی نگاران هم زمان وی به شمار آورد، از دیدگاه فرهنگی و تاریخی در بعضی موارد برتر از آن هاست. ابن فقیه تصویری روشن از ذوق ادبی و تمایل جوامع روشنفکر عربی زبان اواخر قرن ۳ق ارائه کرده است. در دانش معاصر، ابن فقیه نه تنها از نظر بیان مطلب دربارۀ آسیای میانه و قفقاز شهرت دارد، بلکه نوشته های او دربارۀ مسائل بازرگانی و خط سیر بازرگانان یهودی و اسلام قابل توجه است.
معنی کلمه ابن فقیه در دانشنامه اسلامی
...
جملاتی از کاربرد کلمه ابن فقیه
در مورد جنس دیوار نیز گفتار گوناگونی وجود دارد؛ بلاذری آن را از سنگ و سرب، ابن فقیه از آجر و آهک، ابن خردادبه از آجر و گچ، فردوسی از سنگ و گچ، ثعالبی از سنگ مرمر (بخشی از آن) و نجیب بکران از خشت پخته مینویسند. بخشی از دیوار که در روستای گوگجه (شمال کلاله) از زیر خاک بیرون آمده، از آجرهای بزرگ ساخته شدهاست.
در کتاب نزههالقلوب آمدهاست ری را «شیث» بن آدم بنا نهادهاست. در البلدان، ابن فقیه بنای ری را به احفاد «بیلان ابن اصبهان بن فلوج بن سام بن نوح» نسبت دادهاست.
گفتنی است که «ایرانشهر» و «ابرشهر»، نامهای دیگر «نیشابور» میباشند. ابن فقیه (قرن ۳ هـ. ق) نیز به نقل از بلاذری، جغرافیای ربع ایرانشهر (نیشابور) را چنین تبیین کرده است: خراسان، چهار بخش دارد. بخش اول، ایرانشهر است و آن دربرگیرنده نیشابور، قهستان، طبسین، هرات، بوشنج، بادغیس و طوس -که اسم توس، تابران است- میباشد.
رودآور کورهای در ناحیه جبال، جنب کوه الوند و میان نهاوند و همدان بودهاست. نام آن را به صورت رودرآور ، روذرآور ، رودآورد و روذرآورد نیز ضبط کردهاند. بنا به گفته ابن فقیه، روذرآور از مطبوعترین نواحی امپراطوری ساسانی بود. صادرات زعفران آن مشهور بود و اقسام میوه نیز در آن به عمل میآمد. از آبادیهای روذرآور، سرکان و توی (تویسرکان) را نام بردهاند و کرزان رود نیز جزء این ناحیه بودهاست.
مورخان ایرانی و عرب مانند ابن خردادبه، بلاذری، ابن فقیه، علی بن حسین مسعودی، یاقوت حموی، زکریای قزوینی و ابوالفدا و حمزه اصفهانی شهر شیز یا تخت سلیمان امروزی (واقع در آذربایجان غربی) را زادگاه زرتشت دانستهاند و به این مناسبت شرحی از آتشکده آذرگشسب در شیز و مقام تقدس آن ضبط کردهاند.
با آنکه در مورد زادگاه زرتشت تاکنون پژوهش گستردهای صورت گرفته ولی هنوز نتیجهٔ نهایی به دست نیامدهاست و دانشنامه ایرانیکا بر این عقیده است که «نظر کلی بر آن است که او در شرق یا شمال شرق ایران زندگی کردهاست.» ولی مورخان ایرانی و عرب مانند ابن خردادبه، بلاذری، ابن فقیه، علی بن حسین مسعودی، یاقوت حموی، زکریای قزوینی و ابوالفدا و حمزه اصفهانی شهر شیز یا تخت سلیمان امروزی (واقع در آذربایجان غربی) را زادگاه زرتشت دانستهاند و به این مناسبت شرحی از آتشکده آذرگشسب در شیز و مقام تقدس آن ضبط کردهاند.
ابن خرداذبه و ابن فقیه نیز با اشاره به نام دجیل اهواز سرچشمه آن را خاک اصفهان برشمردهاند.