ابن شبیب

معنی کلمه ابن شبیب در لغت نامه دهخدا

ابن شبیب. [ اِ ن ُ ؟ ] ( اِخ ) ابوسعید عبداﷲبن شبیب ربعی بصری. از اخباریان. و کتاب الاخبار و الاَّثار از اوست. ( از ابن الندیم ). و در جای دیگر ابن الندیم ابن شبیب مطلق آورده و کتاب هجاءالمصاحف را بدو نسبت کرده است.

معنی کلمه ابن شبیب در فرهنگ فارسی

از اخباریان

جملاتی از کاربرد کلمه ابن شبیب

ریان بن شبیب که به ابن شبیب و خال المتعصم شهره‌است، از جمله اصحاب علی بن موسی الرضا و محمد تقی است که علاوه بر جایگاه اجتماعی (به جهت قرابت فامیلی با مأمون و معتصم)[یادداشت ۱] نزد علماء علم رجال نیز مورد توجه قرار گرفته‌است. ریان در شهر قم اقامت داشته‌است و در آنجا به نقل حدیث مشغول بوده‌است. کشی و حلی وی را توثیق کرده‌اند و از اصحاب علی بن موسی گزارش نموده‌اند. با این وجود روایت از لحاظ سندی، یا تحت دایره روایت صحیح قرار می‌گیرد، یا آنکه باید آن را حسن دانست. به هر ترتیب، اعتبار روایت، ثابت شده می‌باشد. اما در اینکه حسن یا صحیح باشد اختلاف است. در این خصوص محمدتقی مجلسی این روایت را حسن ولی همانند صحیح دانسته‌است.