ابن ساعاتی

معنی کلمه ابن ساعاتی در لغت نامه دهخدا

ابن ساعاتی. [ اِ ن ُ] ( اِخ ) ابوالحسن علی بن رستم بن هردوز، برادر فخرالدین رضوان بن رستم هردوز. اصلاً ایرانی و به زبان عرب شعر نیکو میسروده. ساعتهای بالای جامع کبیر دمشق را پدر او رستم بامر نورالدین محمود زنگی بساخت و از اینرو بساعاتی مشهور شد و دو پسر او ابوالحسن علی و فخرالدین رضوان کنیت ابن ساعاتی گرفتند. مولد ابوالحسن دمشق و وفات او به سال 604 هَ.ق. بقاهره بوده است.
ابن ساعاتی. [ اِ ن ُ ] ( اِخ ) احمدبن علی بن تغلب بغدادی حنفی فقیه. ساعتهای مشهور در مدرسه مستنصریه بغداد را پدر او علی کرده و از این قِبَل بساعاتی ملقب گردیده است. احمد فقه در بغداد آموخت. او راست : کتاب مجمعالبحرین در فقه. وفات او به سال 694 هَ.ق. بوده است.
ابن ساعاتی. [ اِ ن ُ ] ( اِخ ) فخرالدین رضوان بن رستم ، برادر ابوالحسن علی بن رستم. اصلاً ایرانی. در طب و ریاضی بارع و از شعر و ادب نیز بابهره بوده است ودر صنعت ساختن ساعت نیز مانند پدر خویش مهارت داشته. سپس در خدمت ملک فائزبن ملک عادل به دمشق مقام وزارت یافته است. او راست کتابی در صناعت ساعات و ترکیب آن ، مصور بصور قطعات و اجزاء ساعت با نام هر جزء و کار و جای آن. نسخه ای از این کتاب در کتابخانه خدیویه موجود است. وفات او به سال 627 هَ.ق. بوده است.

جملاتی از کاربرد کلمه ابن ساعاتی

فخرالدین ابن ساعاتی (درگذشته به سال ۶۱۸ق) دانشمند بزرگ ایرانی الاصل قرن ۶و۷ قمری است.
فخرالدین ابن ساعاتی در سال ۶۱۸ ق در دمشق درگذشت.