ابن خازن

معنی کلمه ابن خازن در لغت نامه دهخدا

ابن خازن. [ اِ ن ُزِ ] ( اِخ ) ابوالفضل احمدبن محمدبن فضل ( 451 - 518 هَ.ق. ). ادیب و شاعری اصلاً از مردم دینور و در بغداد پرورش یافته. پسر او اشعار پدر را گرد کرده است.

معنی کلمه ابن خازن در فرهنگ فارسی

ادیب و شاعری از مردم دینور و در بغداد پرورش یافت

جملاتی از کاربرد کلمه ابن خازن

سیدبن طاووس از دیگر دانشمندان شیعی است که سه سال از تحصیلات خود را در حوزه عملیه کربلا سپری کرده است. شهید اول از دیگر علمایی است که در حوزه کربلا به تحصیل پرداخته است و ابن خازن حائری در کربلا ریاست علمی را عهده‌دار بود.[نیازمند منبع]
بو محمد ابن خازن پیش رفت در کمال شعر بیش اندیش رفت