ابن حبیب

معنی کلمه ابن حبیب در لغت نامه دهخدا

ابن حبیب. [ اِ ن ُ ح َ ] ( اِخ ) محمد لغوی ، شاگردقطرب. وفات 245 هَ.ق. رجوع به محمدبن حبیب شود.
ابن حبیب. [ اِ ن ُ ح َ ] ( اِخ ) ابومروان عبدالملک سلمی. فقیه اندلسی. مولد او بجوار غرناطه. او برای اخذ علوم بقرطبه رفت و از آنجا سفری بمکه و مدینه شد و سپس بموطن خویش بازگشت و در اندلس بتألیف و ترویج فقه مالکی پرداخت. وفات او به سال 238 هَ.ق. است. نزدیک هزارکتاب بدو نسبت کرده اند لکن هیچیک بدست نیامده است.
ابن حبیب. [ اِ ن ُ ح َ ] ( اِخ ) بدرالدین یا شهاب الدین ابومحمد حسن بن عمربن حبیب دمشقی حلبی. مولد او به دمشق به سال 710 هَ.ق. وفات بحلب در 779. پدر او محتسب حلب بوده. پس از مرگ پدر به اکمال دروس خویش پرداخت و سفری به حج کرد و در 736 به مصر رفت و باسکندریه اقامت گزید و از آنجا بقدس شد و باز بموطن خود مراجعت کرد و در طرابلس شام بخدمت امیر سیف الدین منجک پیوست ودر حلب به سال 779 درگذشت. مجموعه ای از نظم و نثر به نام نسیم الصبا دارد، و نیز کتاب درةالاسلاک فی ملک الاتراک در تاریخ ممالیک مصر از 648 تا 777 از اوست.

معنی کلمه ابن حبیب در فرهنگ فارسی

فقیه اندلسی مولد او بجوار غرناطه

معنی کلمه ابن حبیب در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ابن حبیب (ابهام زدایی). ابن حبیب ممکن است اشاره به اشخاص و شخصیت های ذیل باشد: • ابن حبیب ابوجعفر محمد بغدادی، مورخ ، نحوی و لغوی ، بغدادی• ابن حبیب ابومروان عبدالملک بن حبیب سلمی ، محدث ، فقیه ، ادیب ، نحوی ، شاعر و نسّابه اندلسی • ابن حبیب شرف الدین بن عبدالقادر، فقیه حنفی ، مفسر، نحوی از مردم غزّه (در جنوب فلسطین )
...

جملاتی از کاربرد کلمه ابن حبیب

ابوعمّاره حمزة ابن حبیب زیات کوفی یکی از قاریان هفتگانه از کوفه. او اصلاً ایرانی است.
یک حاخام اسپانیایی به نام یعقوب ابن حبیب، کتاب عین یاکوف را نوشت که تمامی مطالب عگیدا را از تلمود استخراج می‌کند.