ابن الکلبی. [ اِ نُل ْ ک َ ] ( اِخ ) فقیه و محدث. او راست : کتاب ناسخ القرآن و منسوخه. کتاب احکام القرآن و آنرا از ابن عباس روایت کرده است. ( ابن الندیم ). ابن الکلبی. [ اِ نُل ْ ک َ ] ( اِخ ) رجوع به هشام الکلبی شود.
معنی کلمه ابن الکلبی در فرهنگ فارسی
فقیه و محدث اوراست کتاب ناسخ القر آن
جملاتی از کاربرد کلمه ابن الکلبی
قبایل عرب بتپرست و به زیارت کنندگان معابد خدایان مختلف آن منطقه معروف بودند. افراد قبیله بنی عک از یمن به مکه میرفتند تا خدای ود را زیارت کنند. به نقل از کتاب الاسنام ابن الکلبی، بنی عک مناجات و تشریفاتی منحصر به فرد به بت ود داشت. قبیله دو برده جوان آفریقایی را در جلوی افراد قبیله میآورند و غلامان فریاد میزدند: ما کلاغهای عک هستیم! و افراد قبیله نیز پاسخ میدهند و فریاد میزدند: «عک بندگانتان از یمن را پیش میفرستد؛ باشد که یک بار دیگر این زیارت را انجام دهیم!»