ابن الاعرابی

معنی کلمه ابن الاعرابی در لغت نامه دهخدا

ابن الاعرابی. [ اِ نُل ْ اَ ] ( اِخ ) ابوالحسن علی بن الاعرابی الکوفی الشیبانی. منجم. او راست : کتاب المسائل و الاختیارات.

معنی کلمه ابن الاعرابی در فرهنگ فارسی

منجم اوراست کتاب المسائل و الاختیارات

جملاتی از کاربرد کلمه ابن الاعرابی

شیخ الاسلام گفت: آخر در قرب دو گانگیست، کی یکی بدیگر نزدیک بود، که بنگری قرب بعد است تصوف یگانگیست. هم ابن الاعرابی گوید: التصوف کله ترک العقول والمعرفة کلها الاعتراف بالجهل و لا یکون الشوق الا الی الغایب. لشیخ الاسلام
ویرا کتاب وجداست در سماع صوفیان. هم ابن الاعرابی گفت: که اللّه تعالی بعضی اخلاق دوستان خود «بعاریت» فرا دشمنان داده است تا بآن بر دوستان عطف می‌کند، تا بدان سبب دوستان وی می‌آسایند.