ابلونیوس. [ اَ ب ُل ْ ل ُ ] ( اِخ ) فیلسوفی از مردم تیان . تابع فلسفه فیثاغورس. در قرن اول میلادی میزیسته است. ابلونیوس. [ اَ ب ُل ْ ل ُ ] ( اِخ ) دانشمندی از مردم اسکندریه در مائه دویم میلادی. ابلونیوس. [ اَ ب ُل ْ ل ُ ] ( اِخ ) از مردم رودس. معمار بوده و دو قرن پیش از میلاد میزیسته است.
معنی کلمه ابلونیوس در فرهنگ فارسی
ابولونیوس ریاضی دان معروف یونانی . وی در برغه ( پامفیلیه ) متولد گردیده وبین سال ۲۹۵ تا ۲۳٠ م . می زیسته است . ابتدا در اسکندریه و بعد در فرغاموس تدریس کرده . مهمترین تصنیفش کتاب قطوع مخروطیه یا مخروطات است . مخروطات او شامل سه قسمت است : قسمت اول شامل تعریف مخروط مستدیر و تولید هر یک از قطع مخروط ثابت با صفحات متغیره و خواص عمده سه منحنی . قسمتهای دیگر حاوی اقطار و محورها و مجانبها است . بجز این کتاب آثار دیگری راجع به تناسب و مکانهای مسطح و تماسی می باشد. از مردم رودس که معمار بود
جملاتی از کاربرد کلمه ابلونیوس
به هر حال بنابر اقوال معتبر و مشهور، آپولونیوس تیانایی از نوفیثاغورسیان سده اول پس از میلاد است که به یکی از قهرمانان اسطورهای در طی دوره امپراتوری روم بدل شد. او در شهر طوانه در امپراتوری روم در یک خانواده یونانی به دنیا آمد. از او با اسامی چون اَفُلّونیوس، افولونیوس، علوسوس، اَبلوس، ابولیس، ایلوز، ایلوس، پلینیوس، هرمُز (هرمس)، بلیناس، بلینوس، ابلینوس، ابلینس، ابلونیوس، ابولونیوس و القابی چون حکیم، صاحب الطلسمات، مطلسم، بلیناس جادو نام برده شدهاست. او آخرین نماینده و مبلغ آیین شرک بود؛ و توانست مدتی این آیین روبه زوال را در برابر مسیحیت حفظ کند.