استخوان ماهی
معنی کلمه استخوان ماهی در لغت نامه دهخدا

استخوان ماهی

معنی کلمه استخوان ماهی در لغت نامه دهخدا

استخوان ماهی. [ اُ ت ُ خوا / خا ن ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تیغ ماهی. داس. داسه : مَسَک ؛ استخوان ماهی که از آن شانه و جز آن سازند. ( منتهی الارب ).

معنی کلمه استخوان ماهی در فرهنگ فارسی

تیغ ماهی

معنی کلمه استخوان ماهی در دانشنامه عمومی

استخوان ماهی ( نام علمی: Albula vulpes ) نام یک گونه از تیره استخوان ماهی سانان است.

جملاتی از کاربرد کلمه استخوان ماهی

بود سازشان تیغ کین روز جنگ دگر استخوان ماهی و تیر و سنگ
چون روزها بر آن گذشت پنج‌پایک هم خواست که تحویل کند. ماهی‌خوار او را بر پشت گرفت و روی بدان بالا نهاد که خوابگاه ماهیان بود. چون پنج‌پایک از دور استخوان ماهی دید بسیار، دانست که حال چیست. اندیشید که «خردمند چون دشمن را در مقام خطر بدید و قصد او در جان خود مشاهدت کرد اگر کوشش فروگذارد در خون خویش سعی کرده باشد؛ و چون بکوشید اگر پیروز آید نام گیرد، و اگر بخلاف آن کاری اتفاق‌افتد باری کرم و حمیت و مردانگی و شهامت او مطعون نگردد، و با سعادتِ شهادت او را ثواب مجاهدت فراهم آید.» پس خویشتن بر گردن ماهی‌خوار افگند و حلق او محکم بیفشرد چنانکه بیهوش از هوا درآمد و یکسر به زیارت مالک رفت.
در این بخش از داستان بوزینگان که سلاح‌هایی از جنس استخوان ماهی در دست دارند سوار بر لاکِ لاک‌پشت به کشتی طمروسیه حمله‌ور می‌شوند. از میان افرادِ در کشتی تنها یکی تفنگ به دست دارد و سایرین با تیر و کمان از خود دفاع می‌کنند.
بر طبق رسم و رسوم چین عادت خوردن قیمه ماهی در دوره بهار و پاییز متداول شد. یکی از اساطیر پادشاه چو پینگ وانگ علاقه به خوردن ماهی داشت. با اینحال زمانی که یک استخوان ماهی در گلویش گیر کرد او آشپز را به مرگ محکوم کرد. آشپزهای بسیار دیگری نیز به همین دلیل جان خود را از دست دادند. در نتیجه یک آشپز با سلیقه این ایده را آورد که استخوان از ماهی جدا شده و گوشت کنده شده را به صورت گرد و قیمه درآوردند.
که درو گردد از کف مردم کارد چون استخوان ماهی گم
خواهرزاده دایدالوس، پردیکس برای آموزش مهارت‌های صنعتگری به نزد او رفت. این پسر از دایدالوس تواناتر شد و از استخوان ماهی اره و چیزهایی همچون چرخ سفالگری و پرگار اختراع کرد. دایدالوس بخاطر حسد قصد کشت او کرد و او را از بالای آکروپولیس به دریا انداخت. اما آتنا مانع مرگ او شد؛ زیرا نسب به او علاقه داشت. هنگام سقوط اورا به یک کبک تبدیل کرد. دایدالوس نیز پس از این ماجرا به جرم اقدام به قتل خواهرزاده خود، در دادگاه آرئوپاژ محکوم شد. به حکم دادگاه، دایدالوس به جزیره کرت تبعید شد.