استخوان سازی

معنی کلمه استخوان سازی در لغت نامه دهخدا

استخوان سازی. [ اُ ت ُ خوا / خا ] ( حامص مرکب ) شعبه ای از علم الأجنة ( طب ).

معنی کلمه استخوان سازی در فرهنگ فارسی

عملی که سلولهای استخوان ساز برای تبدیل نسج غضروفی بنسج استخوانی انجام میدهند .

معنی کلمه استخوان سازی در دانشنامه آزاد فارسی

استخوان سازی (ossification)
(یا: استخوان زایی) فرآیند تشکیل استخوان در جانوران مهر ه دار با یاخته های خاص استئوبلاست. این یاخته ها لایه هایی از مادۀ زمینه ای خارج سلولی را روی غضروف موجود در اندام ترشح می کنند. با استقرار بلورهای فسفات کلسیم در این مادۀ زمینه ای استخوان ساخته می شود.

جملاتی از کاربرد کلمه استخوان سازی

بیان ژن ریلین در سرطان لوزالمعده کاهش و در سرطان پروستات و تومور شبکیه افزایش می‌یابد. جهش مکرر این ژن در مبتلایان به لوسمی حاد لنفوئیدی مشاهده شده‌است. در سال ۲۰۲۰، مطالعه ای نشان گر ارتباط احتمالی ژن ریلین با بیماری اسپوندیلیت آنکیلوزان در یک خانواده بود. این یافته ها نشان می دهند جهش در ژن ریلین می تواند از طریق مسیرهای التهابی و استخوان سازی در بیماری زایی اسپوندیلیت آنکیلوزان نقش داشته باشد.