ماکیاول

معنی کلمه ماکیاول در لغت نامه دهخدا

ماکیاول. [ وِ ] ( اِخ ) به ایتالیائی ماکیاولی ،او تاریخدان و از اعضای دولت ایتالیا بود و در 1469م. در فلورانس متولد شد و به سال 1527 درگذشت. مدتی منشی مخصوص خزانه داری کل فلورانس بوده و در این مدت به چندین مأموریت سیاسی گسیل گردید. او مورد سؤظن «مدیسی ها» قرار گرفت بهمین علت ازامور سیاسی کناره گرفت و وقت خود را صرف تدوین افکارش در کتاب «شاهزاده » نمود ( 1513م ). ماکیاول پای بند و نگران آینده ملت ایتالیا بوده و گمان می کرد که در سیاست فقط باید به هدف توجه داشت و نباید گذاشت که پیش داوریهای اخلاقی در آن تأثیر نماید. او راست «هنر جنگ »، «تاریخ فلورانس » و جز اینها. ( از لاروس ). و رجوع به ماکیاولیسم شود.

معنی کلمه ماکیاول در فرهنگ فارسی

نیکو تاریخدان و سیاستمدار ایتالیایی ( و. فلورانس ۱۴۶۹ - ف. ۱۵۲۷ م . ) . وی در راه خدمت بوطن خود فداکاریها کرد و آثاری از خود باقی گذاشت که عبارتند از : [ تیتلیو ] [ شاهزاده ] [ هنر جنگ ] ماکیاول در امور سیاسی معتقد بود که باید تنها رسیدن به هدف را در نظر گرفت و رعایت اصول اخلاقی در این مورد ضرورتی ندارد . روش وی بنام [ ماکیاولیسم ] معروف شد .

جملاتی از کاربرد کلمه ماکیاول

اثر ارزشمند دیگر پریستلی کتاب ادبیات مغرب زمین یا سیری در ادبیات غرب نام دارد که اثریست تحقیقی و پربار. نویسنده در این کتاب ضمن بررسی زمینه‌های کیفی هنر و ادبیات مغرب زیمن اعم از شعر، رمان و نمایشنامه، آثار بیش از هفصد شاعر و نویسنده و دراماتیست جهان را از ماکیاول به بعد مورد بررسی و نقد ادبی قرار داده است. کتاب «دنیای شگفت‌انگیز»، اثر تحیقی دیگر این نویسنده جستجو و کنکاش در مفاهیم و اشکال تئاتر از جهان باستان تا به امروز است که در زمرهٔ آثار جالب و خواندنی پریستلی است.