( وردآورد ) وردآورد. [ ] ( اِخ ) دهی جزء بخش کن شهرستان تهران ، یکهزارگزی شمال راه شوسه تهران - کرج ، واقع در دامنه. سکنه آن 438 تن و آب آن از قنات و نهر کرج تأمین می شود. محصول آنجا: غلات ، صیفی ، میوجات و شغل اهالی زراعت است. مزرعه ازگی جزء این ده است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
معنی کلمه ورداورد در فرهنگ فارسی
( ورد آورد ) ده دهستان خرم رود شهرستان تویسرکان در ۳٠ کیلومتری شمال باختری تویسرکان کوهستانی سردسیر . ۱۹۷٠ تن سکنه دراد . رودخانه و چشمه سارهای الوند آنرا مشروب میسازد . محصولش غلات توتون انگور گردو لبنیات است . صنایع دستی قالیبافی است . آثار خرابه ای بنام قزل ارسلان در کوههای این ده وجود دارد .
معنی کلمه ورداورد در ویکی واژه
منطقهای بین تهران و كرج
جملاتی از کاربرد کلمه ورداورد
«آقای عمادالسلطنه ورداورد رفته بود. جهانشاهخان با همه پیری یک ماه است با قوش، توله، تازی آنجا شکار رفته است.»