نامفهومی
جملاتی از کاربرد کلمه نامفهومی
به گفته یکی از شاهدان صحنه، در روز بیستم ژوئن کمی پس از ساعت ۱۹۰۰ به وقت محلی مردی که یک چاقو در دست داشت و جملات نامفهومی را ادا میکرد به طرف دو گروه از افرادی که در پارک فوربری در مرکز شهر ردینگ بودند حمله برد، و به گفته شاهدان با چاقو به گردن و بازوان افراد ضربه میزد.
منتقدان در مورد دلایل موفقیت این مجموعه نظرات مختلفی دارند. محمدحسن ساکی معتقد است این موفقیت مدیون استفادهٔ صحیح از کهنالگوها و روزآمدکردن آنهاست. او رابطهٔ میان کلاهقرمزی و آقای مجری را تابع کهنالگویی میداند که بر اساس آن روابط مرشد و بچهمرشد میانشان برقرار میشود. از دید او همانطور که بچهمرشد حرفهای نامفهومی میزند و مرشد حرفهای او را تعبیر میکند، کلاهقرمزی نیز خصوصاً در برنامههای ابتداییاش خوب صحبت نمیکرد و باید حرفهایش توسط مجری دوباره بیان میشد. از دید این منتقد آنها را میتوان به سان نسخهٔ روزآمدی از نمایش اوستا و سیاه دید. شوخیها و حاضرجوابیهای سیاه در برابر صبر و متانت اوستا به نوعی در شخصیت مجری و کلاهقرمزی تکرار میشود.
آنگونه که از اخبار برمی آید مزار پاکسیرتی نیز در محل چشمه علی وجود دارد که پیشینیان از آن سخن میگویند، جایگاه این محل امروزه خالی از ساختمان است و حالت خرابهای به خود گرفتهاست. در ضلع جنوبی این محل، در میان خانهای قدیمی، تخته سنگی نمایان است که با خط نامفهومی مزیّن گشته و این نشان از تاریخ کهن این محل دارد؛ و آنگونه که در حکایات جاری است نوشتههای کور این تخته سنگ شاید شناسنامهای براین مزار باشد و نشانی از قدمت تاریخی آن، که تاکنون هیچگونه اقدامی برای شناسایی قدمت و خواندهشدن دستنوشتههای این مزار صورت نگرفتهاست.
در سال ۲۰۱۳، پری در مورد رفتار آژانس مرزی انگلیس با شاعر متولد روسیه به نام الکس گالپر (که زیر آلن گینزبرگ تحصیل کرده بود) توسط گاردین مصاحبه شد. گالپر برای شرکت در یک رویداد شعر خوانی در لندن از پری دعوت شد. با این حال، این تجمعی اتفاق نیفتاد زیرا گالپر به دلیل درگیری با مسدود صادر ویزای انگلیس در آن زمان بازداشت و تبعید شد. پری گفت: «من هنوز از عصبانیت جنبش میکنم. من میخواستم شاعران بیتنیک را با هم جمع کنم و علاقه زیادی بین مردم وجود داشت. سپس الکس از فرودگاه با من تماس گرفت و بیان نامفهومی در مورد اتفاقهایی که به او افتاده بود را اشاره کرد».