پروس
معنی کلمه پروس در فرهنگ فارسی
لقب یا نام برادر زاده پروسی
معنی کلمه پروس در دانشنامه عمومی
بین سال های ۱۸۶۷ تا ۱۸۷۱ میلادی به صورت بخشی از کنفدراسیون آلمان شمالی اداره می شد و بین سال های ۱۸۷۱ تا ۱۹۱۸ جزئی از امپراتوری آلمان و از ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۵ میلادی به یکی از ایالت های جمهوری وایمار و آلمان نازی تبدیل گردید.
پروس در آغاز منطقه کوچکی بود که شاملِ شمال لهستان، استان کالینینگراد روسیه و قسمت هایی از لیتوانی امروزی می شد. سرزمین های پروس بعدها به ایالت های پروس خاوری و پروس باختری در کنفدراسیون آلمان شمالی تقسیم شد. مردمان بومی آن را پروسی ها تشکیل می دادند، ولی بعدها آلمانی ها به این سرزمین مهاجرت کردند. از سال ۱۴۶۶ میلادی این مناطق بین پادشاه لهستان و دوک نشینِ هوهنتسولرن پروس تقسیم شده بود. در قرن ۱۸ میلادی، نام پروس برای تمام مناطق تحت حکومت هوهنتسولرن ها استفاده می شد، حتی برای آن هایی که تکّه ای از امپراتوری مقدس روم بودند. بعد از سال ۱۸۶۶ میلادی، گستردگیِ این پادشاهی تقریباً به تمامی آلمانِ شمالی می رسید و به این ترتیب حدود دو سوم امپراتوری آلمان را در بر می گرفت. پایتخت و مرکز حکومت آن با گذشت زمان کالینینگراد ( آلمانی: Königsberg ) ، برلین و پوتسدام بود.
پروس بزرگ ترین شکوفاییِ خود را در قرن ۱۸ میلادی و در زمان سلطنت فریدریش دوم ( معروف به فریدریش کبیر ) به دست آورد هنگامی که به عنوان پنجمین قدرت بزرگ اروپا شناخته شد و همچنین در قرن ۱۹ میلادی هنگامی که اتو فون بیسمارک ( آلمانی: Otto von Bismarck ) به تشکیل امپراتوری آلمان اقدام کرد.
برای تاریخ پروس تا قبل از تشکیل پادشاهی، به دوک نشین پروس مراجعه شود.
استقلال پروس برای فریدریش سومِ براندنبورگ، که برای او بسیار خوشایند بود، این امکان را فراهم کرد تا پروس را به یک پادشاهی تبدیل کند و لقب پادشاه ( آلمانی: König ) را برای خود برگزیند. وی به این ترتیب ۱۸ ژانویه ۱۷۰۱ در کونیگسبرگ با رضایت امپراتور رومیِ آلمان، خود را با نام فریدریش یکم و نخستین «پادشاه پروس» تاجگذاری کرد. این لقب، از این رو دلالت بر تمام مناطق پروس می کرد، زیرا که به خصوص، غرب این منطقه هنوز تحت سلطه لهستان قرار داشت.
پروس (ناحیه). پروس ( پروسی باستان:Prūsa ) منطقه ای تاریخی در اروپای مرکزی است که از ساحل جنوب شرقی دریای بالتیک تا منطقه دریاچه ای مازوری امتداد داشت. این ناحیه اکنون میان لهستان، روسیه و لیتوانی تقسیم گشته است. ناحیه سابق پروس در آلمان نیز نام خود را از این منطقه گرفته است.
معنی کلمه پروس در دانشنامه آزاد فارسی
ایالت شمالی آلمان (۱۶۱۸ـ۱۹۴۵)، بر کرانۀ دریای بالتیک. تا ۱۸۶۷ پادشاهی مستقل بود و در این سال، به رهبری اوتو فون بیسمارک، قدرت نظامی اصلی «اتحادیۀ آلمان شمالی» و سپس در دوران پادشاهی ویلهلم اول بخشی از امپراتوری آلمان (۱۸۷۱) شد. پروس غربی بر طبق پیمان ورسای، به تصرّف لهستان درآمد و بخش بزرگی از پروس شرقی نیز پس از ۱۹۴۵، به شوروی منضم شد.
جملاتی از کاربرد کلمه پروس
آنگه که از پروس سوی مغرب قیصر فکند ولوله و غو را
در صحنه بینالملل نیز بیسمارک توانست بیطرفی اتریش-مجارستان (که به حمایت پروس در برابر روسیه نیازمند بود)، ایتالیا (که از پشتیبانی ناپلئون سوم از کاتولیکها در نبرد ۱۸۶۸ رم دلخور بود) و روسیه (که هنوز از آثار جنگ کریمه بهبود نیافته بود) تضمین کند. بریتانیا نیز به خاطر دخالت ناپلئون در مکزیک در سالهای ۱۸۶۲ تا ۱۸۶۸، ادعای او در مورد بلژیک و پرستیژی که پس از جنگ کریمه به عنوان ناجی ملتهای ضعیف بالکان به دست آورده بود با گوشمالی فرانسه مخالفتی نداشت.
با پشتیبانی وزیران و افسران ارتش با نفوذ طرفدار آلمان، دانشکده ارتش براساس پروس مدلسازی شد، و افسران آلمانی به عنوان مشاوران خارجی دولت میجی در ژاپن برای انجام آموزش استخدام شدند. سرشناسترین این مربیان سرگرد کلمنز دبلیو جی مکل بود. وی در کمک به سازماندهی مجدد ارتش دائمی از یک سیستم بر پایه پادگان به سیستم لشکری تأثیرگذار بود.
شهریارنشینهای شمالی آلمان به سرعت نیروهای خود را در کنار پروس بسیج کردند. از آنجا که جنگ از سوی فرانسه آغاز شده بود، بیسمارک به آسانی توانست شهریارنشینهای جنوبی آلمان را هم با خود همراه سازد.
جان وین گیسی در شیکاگو، ایلینویز، در ۱۷ مارس ۱۹۴۲، دومین فرزند و تنها پسر جان استنلی گیسی بود. پدرش تعمیرکار ماشین و کهنه سرباز جنگ جهانی اول و مادرش خانهدار بود. گیسی تبار لهستانی و دانمارکی بود و خانوادهاش کاتولیک بودند. پدربزرگ و مادربزرگ پدری او (که نام خانوادگی را «گاتزا» یا «گاکا» مینوشتند) از لهستان (در آن زمان بخشی از ایالت پروس آلمان) به ایالات متحده مهاجرت کرده بودند.
در برنامه اولیه لهستانیها احتمال میدادند تهاجم اصلی نیروهای آلمانی از سمت پومرانی به سوی ورشو همراه با حمایت نیروهایشان در سیلزی و پروس خاوری خواهد بود که هدف آن اشغال کریدور لهستان و برقراری ارتباط میان پروس خاوری و پومرانی است. پس از اشغال چکسلواکی و الحاق این کشور به خاک آلمان لهستانیها در طرح دفاعی خود تجدید نظر کردند. آنها عمده مسیرهای تهاجم نیروهای آلمانی را به درستی پیشبینی کرده بودند اما به تهاجم از سمت اسلواکی و پروس خاوری به سمت شرق جهت دور زدن نیروهای لهستانی اهمیت کمی میدادند در حالی که این مسیرهای حمله در تهاجم آلمانیها بیشترین اهمیت را داشتند.
به هرحال یوزف از هر موردی برای افزایش سرزمینش به گرمی استقبال میکرد. به همین دلیل وقتی فردریش در سال ۱۷۷۵ به شدت بیمار شد، یوزف ارتشی در بوهم مهیا کرد تا به محض مرگ فردریش به پروس حمله و سیلزی را تسخیر کند (منطقهای که فردریش در طی جنگ جانشینی اتریش فتح کرده بود). با اینحال فردریش بهبود یافت و نسبت به یوزف محتاط و بی اعتماد شد.
پدر او کارخانه پارچه های ابریشمی داشت و فرزندش هم راه اورا ادامه داد و معلم فلسفه شد، تئودور در دانشگاههای برنو و وین درس خوانده و در سال ۱۸۶۷ تحت نظر هرمان بونیتس از دانشگاه وین فارغالتحصیل شد. در سال ۱۸۸۲ به عضویت آکادمی علوم پروس درآمد. وی درجهٔ دکترای فلسفه را از دانشگاه کُنیگسبرگ و دکترای ادبیات را از دانشگاههای کمبریج و دوبلین دریافت نمود؛ وی در بادن حوالی وین درگذشت.
به فاصله یک تا دو هفته بعد، لشکرکشی او به شمال فرانسه نتایج درخشانی در پی داشت و با پیروزی قاطع در نبرد سنت کوئنتین (۱۹ ژانویه ۱۸۷۱) همراه شد. پایان جنگ فرانسه و پروس، گوبن را به یکی از برجستهترین مردان ارتش پیروز (پروس) تبدیل کرد. او سرهنگ بیست و هشتمین پیادهنظام پروس بود که نشان صلیب بزرگ آهنین را دریافت نمود. او تا زمان مرگش در سال ۱۸۸۰ فرماندهی سپاه هشتم را در کوبلنز بر عهده داشت.
در اواخر قرن ۱۹ که بیسمارک به صدارت اعظم دولت پروس رسید طرح اتحاد آلمان را ریخت بدین منظور او با دانمارک، اتریش و سرانجام فرانسه درگیر شد و در نتیجه با شکست فرانسه از آلمان در سال ۱۸۷۱ اتحاد آلمان کامل شده و آلمانیها اعلامیه اتحاد خود را در کاخ ورسای خوانده و فرانسه به مدت ۴ سال در اشغال آلمان باقی ماند.
روس از پروس شرقی پیش آمد کرده دلیل هی هی و هوهو را