پرناک

معنی کلمه پرناک در لغت نامه دهخدا

پرناک. [ پ ُ ] ( ص ) آدم جوان و اول عمر را گویند. ( برهان ). برنا. || ( اِخ ) نام طایفه ای هم هست از ترکان. ( برهان ).
پرناک. [ پ َ ] ( ص مرکب ) پُرپَر: غُداف ؛ کرکس پرناک. ( منتهی الارب ).
پرناک. [ ] ( اِخ ) رجوع به قاسم بیک پرناک شود.

معنی کلمه پرناک در فرهنگ فارسی

( صفت ) که پر بسیار دارد پرپر : ( غداف کرکس پرناک . ) ( منتهی الارب ).
آدم جوان و اول عمر را گویند

معنی کلمه پرناک در فرهنگ اسم ها

اسم: پرناک (دختر) (فارسی) (پرنده، طبیعت) (تلفظ: parnāk) (فارسی: پَرناک) (انگلیسی: parnak)
معنی: پرپر، زاغ سیاه، جوان و برنا، پرپَر، [پَرناک با واژهی «پرناک» از ریشهی پهلوی ( apurnāk ) به معنی جوان و برنا همنویسه میباشد]، جوان، برنا

معنی کلمه پرناک در دانشنامه آزاد فارسی

پُرْناک
قبیلۀ ترکمان، از قبایل اصلی اتحادیۀ آق قویونلو، ساکن ناحیۀ دیاربکر که پس از توسعۀ دولت آق قویونلو در ایران و عراق پراکنده شدند. نام این مردم ضمن حوادث ۸۴۰ ق/۱۴۳۷م و درگیری های داخلی اتحادیۀ آق قویونلو به میان آمد و تا انقراض صفویه برقرار بود. حکومت شیراز از اوایل پادشاهی سلطان یعقوب آق قویونلو در اختیار منصوربیگ پرناک (۹۰۳ق) قرار گرفت و پس از آن به فرزندش قاسم بیگ رسید. باریک بیگ/بایرک بیگ پرناک به کمک پرناک های عراق در ۹۰۹ق سلطنت کوچکی در بغداد برپا کرد که در ۹۱۴ق به دست شاه اسماعیل اول صفوی برافتاد. باریک بیگ در جنگ چالدران از فرماندهان سپاه عثمانی بود. پیر بوداق خان پرناک، حاکم تبریز، در ۱۰۲۵ق در جنگ با عثمانیان کشته شد و پسرش شاه بنده خان که در ۱۰۲۸ق حاکم تبریز شده بود در ۱۰۳۴ق در جنگ با گرجیان به قتل رسید و پسرش پیربوداق خان ثانی جانشین پدر شد. شاه قلی سلطان پرناک در اواخر دورۀ شاه طهماسب حاکم نیمی از خراسان بود. مرتضی قلی سلطان پرناک در عهد شاه اسماعیل دوم حاکم شهر و در عهد خدابنده حاکم استرآباد شد. پرناک های استرآباد ظاهراً اعقاب همراهان او بودند. سپاه فتحعلی خان قاجار، که در ۱۱۳۵ق برای جنگ با افغان ها به اصفهان آمده بود، مرکب از قاجار و پرناک بود.

جملاتی از کاربرد کلمه پرناک

شاه اسماعیل یک سال پس از فتح تبریز با پیروزی بر سلطان مراد در ناحیه همدان دامنه نفوذ خود را به خلیج فارس رساند، تنها کیا حسین دوم چلاوی در نواحی سمنان و فیروزکوه علم مخالفت برداشت که با فتح قلعه استا در سال ۸۸۳ ه‍.ش(۹۰۹ ه‍.ق) و به اسارت درآمدن کیا حسین، شاه اسماعیل پادشاه بلامنازع ایران شد. در ادامه شاه اسماعیل با پیروزی بر علاءالدوله ذوالقدر نواحی دیاربکر و با فرار باریک بیگ پرناک از بغداد نواحی عراق عرب را ضمیمهٔ پادشاهی خود کرد تا مرز غربی صفویان به رود فرات برسد.
محاصره مشهد ۴ ماه طول کشید و نفوذ به درون آن عملی نشد. علی‌قلی‌بیگ گورکان شاملو و مرشد قلی‌خان سلطان استاجلو مجبورا «دست از محاصره برداشتند تا ابتدا قلعه‌های نیشابور و تربت حیدریه و نظایر آنها را، که تحت فرمان مرتضی قلی‌خان پرناک ترکمان بود، تصرف کنند. نیشابور به راحتی تسلیم شد و تربت حیدریه نیز به تسخیر سپاه علی‌قلی‌بیگ گورکان شاملو درآمد. پس از آن علی‌قلی‌بیگ گورکان شاملو با عباس میرزا (بعدا» شاه عباس یکم) به هرات برگشت و مرشد قلی‌خان سلطان استاجلو و دیگر امیران هم به مقر حکومت خود رفتند، و ادامه جنگ با مرتضی قلی‌خان ترکمان را به سال آینده گذاشتند.
حمله ازبک‌ها به خراسان در سال ۱۵۷۸ میلادی به فرماندهی جلال‌خان ازبک صورت گرفت. شاه طهماسب یکم با جلال‌خان ازبک (والی مرو) شرط کرده بودند که در ازای دریافت ۳۰۰ تومان در سال، از تاراج رعایا و صحرانشینان خراسان و لشکرکشی به آن حدود خودداری کند. پس از مرگ شاه طهماسب چون این مبلغ پرداخت نشد، جلال‌خان ازبک به خراسان حمله کرد ولی از قوای مرتضی قلی‌خان پرناک ترکمان شکست خورد. مرتضی قلی‌خان پرناک ترکمان سرش را در انظار عموم در مشهد، بر بالای مناره‌ای گذاشت.
پس از مرگ شاه تهماسب اول در دوران کوتاه پادشاهی شاه اسماعیل دوم به دلیل بی‌لیاقتی این پادشاه، هرج و مرج سراسر ایران را فرا گرفته بود. در آغاز پادشاهی شاه محمد خدابنده جلال خان پسر دین محمد خان با سپاه بزرگی از نساوابیورد به قصد غارت و تخریب خراسان حرکت می‌کند و بدون دیدن هیچ گونه مقاومتی به حدود مشهد می‌رسد. سپس جلال خان که پایمردی هیچ قزلباشی را در برابرش نمی‌دید تا شهر جام (تربت جام) پیش رفت و آنجا را نیز به تاراج برد مرتضی‌قلی خان پرناک ترکمان در این فاصله سپاهی جمع‌آوری می‌کند. مرتضی قلی خان به سمت ازبک‌ها هجوم برده و آنها را شکست می‌دهد و جلال خان را اعدام می‌کند.
علی‌قلی‌بیگ گورکان شاملو وقتی تعامل با مرتضی قلی‌خان پرناک ترکمان را به‌طور صلح‌آمیز ممکن ندید، تصمیم گرفت وی را نابود کند و با هوادارانش راهی مشهد شد. مرتضی قلی‌خان پرناک ترکمان هم با حکمرانان قوچان، جام و نیشابور، که همه از طوایف ترکمان، افشار و روملو و هواداران وی بودند، به قصد جنگ از مشهد خارج شد. در جنگی که در حوالی مشهد رخ داد، سرداران استاجلو و شاملو بر مرتضی قلی‌خان پرناک ترکمان غلبه کردند. مرتضی قلی‌خان ترکمان نیز به داخل دژ مشهد پناه برد.