مدح خوانی

معنی کلمه مدح خوانی در لغت نامه دهخدا

مدح خوانی. [ م َ خوا / خا ] ( حامص مرکب ) مدیحه سرائی و مدیحه خوانی. عمل مدح خوان. رجوع به مدح خوان شود.

جملاتی از کاربرد کلمه مدح خوانی

در آن باغ خرم که خوش باد خاکش اگر بلبلی کردم و مدح خوانی
به خلق خدا مهربانی کند که تا هر کسش مدح خوانی کند
پیش تخت شاه چون من طوطی شکرفشان بلبل اندر پیش گل در مدح خوانی آمدست
پیش تخت شاه چون من طوطی شکرفشان بلبلم خوشتر که او در مدح خوانی آمد است
ای شهریار ذیشان کز غایت بزرگی شان تو بی‌نیاز است از مدح خوانی من
داند خدای عرش که هرگز نایستاد چون بنده مدح خوانی در هیچ بارگاه
بنده را از هر چه در عالم خوشست هم به بزمت مدح خوانی خوشترست