کسکر

معنی کلمه کسکر در لغت نامه دهخدا

کسکر. [ ک َ ک َ ] ( اِخ ) شهرستانی که پایتخت آن شهر واسط است. ( ناظم الاطباء ). رجوع به معجم البلدان یاقوت شود.

جملاتی از کاربرد کلمه کسکر

نعمان در زمان حمله مسلمین به ایران فرماندار کسکر (قدیمی‌ترین شهر مسیحی‌نشین عراق) بود. عمر به او نامه نوشت که از فرمانداری کناره‌گیری کند و به فرماندهی سپاه مسلمانان دربیاید و به قصد تسخیر نهاوند حرکت کند. او در روزهای اولیه جنگ نهاوند کشته شد و فردی به نام حزیفه جانشین او شد.