نکشته
معنی کلمه نکشته در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه نکشته
غلامرضا تختی در ۱۷ دی ۱۳۴۶ در هتل آتلانتیک تهران به خاطر اختلافات خانوادگی با همسرش، خودکشی کرد. با این وجود عدهای از جمله جلال آل احمد ساواک را متهم میکردند که تختی را به دلیل محبوبیت زیاد و عدم وفاداری به نظام وقت ایران به قتل رسانده است. بابک، یگانه فرزند غلامرضا تختی، صریحاً اظهار داشت پدرش خودکشی کرده و کسی او را نکشته است.
در راه ابر، تخم تمنا نکشته ام کشت مرا ملاحظه از برق و باد نیست
مهمان نکشته کس دگر از دشمنان هنوز با آنکه بدعتی است که دشمن بنا گذاشت
(کسی که تخم محبت به دل نکشته چه داند که آب دیده گریان ما چه فایده دارد؟)
بدین سان نکشته است اسیر ایچ کس تو ای داور پاک، فریادرس
کشتی مرا به دوستی و کس نکشته بود زین زارتر کسی را هرگز به دشمنی
جویا مآل کردهٔ ما را زما مپرس تخمی نکشته ایم که فکر ثمر کنیم
اگر شان نکشته ست افراسیاب به چنگ نهنگ اندرند اندر آب
در طول کوچ، مشکلات زیادی سر راه آنها قرار میگیرد. یکی از مردان کاروان به نام بانک کنیلی در یکی از درشکهها سروصدا به راه میاندازد و باعث میشود گاوها رَم کنند که منجر به مرگ دَن لتیمر (هری کری جونیور) میشود. وقتی دانسن میخواهد بانک را به مجازات این کار شلاق بزند، بانک هفتتیر میکِشد. مَت فوراً با یک شلیک، هفتتیر بانک را میاندازد و در واقع جان او را از شلیک دانسن نجات میدهد. بانک از کاروان اخراج میشود و به خانه برمیگردد. دانسن مَت را سرزنش میکند که چرا بانک را نکشته و او را ضعیف میخواند.
گویی به شحنه گوی که کس را نکشته ایم آن نعش نیم سوخته ز آتش کشیده کو؟
این زال جهان خط امانی ننوشته است شوهر نگرفته است که ناکام نکشته است
فینکل بشدت جذب لانگو میشود که گناهش را نمیپذیرد. او متقاعد میشود این داستان باارزش است و به ملاقات و مکاتبه با لانگو تا چندماه ادامه میدهد. فینکل نامههای متعددی از لانگو دریافت میکند؛ از جمله یک مجلد ۸۰صفحهای به نام «چرخشهای اشتباه» که شامل تمام اشتباهاتی است که لانگو در زندگیش کردهاست. فینکل متوجه شباهتهای زیادی بین خودشان میشود؛ از جمله تشابههایی بین سبک نوشتن و نقاشی کردن در نامههای لانگو و یادداشتهای شخصی خودش. درحالیکه پرونده قتل به محاکمه نزدیک میشود، شک فینکل دربارهٔ گناه لانگو بیشتر ی شود. لانگو به او میگوید که میخواهد از خودش دفاع کند و اینکه او خانواده اش را نکشته است.
براساس خبر منتشر شده در ۲۶ تیر ماه ۱۳۹۶ علی فلاحیان وزیر اطلاعات دوره سازندگی در مصاحبهای به ماجرای سعید امامی که از معاونین وی در زمان وزارتش بود نیز اشاره کرد و در پاسخ به سئوالاتی در این باره گفت: «... آقای سعید امامی پیش از من هم مدیر بود…» وی در پاسخ به سئوالی که سعید امامی را مدیری خوب و یک اطلاعاتی مظلوم، قوی و خدوم معرفی کرده بود، ضمن تأیید این صفات در ادامه سخنانش گفت که «به همین دلیل است که من گفتم خودش را نکشته دیگر. دفاع من (از وی) به خاطر همین بود…».
گامی نرفته دامن مقصد گرفتهایم تخمی نکشته حاصل مطلب درودهایم