نوپر

معنی کلمه نوپر در لغت نامه دهخدا

نوپر. [ ن َ / نُو پ َ ] ( ص مرکب ) تازه پر و بال درآورده. به تازگی پروازکننده. ( ناظم الاطباء ). نوپرواز. ( آنندراج ) :
از رفتنت ز بیضه آفاق کوه قاف
بر نوپران بیضه عنقا گریسته.خاقانی.شهباز سخن به دولت تو
منقار برید نوپران را.خاقانی.بیاید نیاید چه داند کسی
چو نوپر برون رفت از آشیان.نسبتی ( از آنندراج ).

جملاتی از کاربرد کلمه نوپر

کار روی گنبد در ۱۴۲۰ آغاز شد و در ۱۴۳۶ پایان یافت. کلیسای جامع توسط پوپه ایوگینه چهارم در ۲۵ مارش، ۱۴۳۶ تقدیس شد، (اولین روز از سال بر اساس تقویم فلورنتینه). این اولین گنبد هشت وجهی در تاریخ بود که بدون قالب‌های حمایتی چوبی موقتی ساخته شد: رومان پانسیون، یک گنبد مدور، در ۱۱۷–۱۲۸ بعد از میلاد با ساختارهای حمایتی ساخته شد. این یکی از تحسین‌برانگیزترین پروژه‌های رنسانس بوده‌است. در طول خدمت تقدیس در ۱۴۳۶، سرود به حالت مشابهی منحصر گویلومه دوفی یعنی نوپر رساروم فلوریس انجام شد. ساختار این سرود به شدت تحت تأثیر از ساختار گنبد بود.
ای نوپر آشیان علوی بر پر سوی آشیانه شو باز