نورمال

معنی کلمه نورمال در لغت نامه دهخدا

نورمال. [ نُرْ ] ( فرانسوی ، ص ) به هنجار. ( لغات فرهنگستان ). نُرمال. طبیعی. رجوع به نرمال شود.

معنی کلمه نورمال در فرهنگ فارسی

بهنجار ٠ نرمال ٠

جملاتی از کاربرد کلمه نورمال

سال ۱۳۸۵ فیلم کوتاه در آخرین تحلیل را بر اساس نمایشنامهٔ محسن یلفانی با بازی حسن معجونی و شبنم طلوعی کارگردانی می‌کند. همان سال نیز مستند شاه صنم و زیبا صنم را می‌سازد که داستان روبرویی دو فرهنگ ایران و فرانسه است و به مشکلات سانسور در ایران می‌پردازد.[۱۰] سال ۱۳۸۸ تینوش نظم‌جو برای اکران این دو فیلم در مدرسه نورمال سوپریور پاریس به فرانسه برمی‌گردد.
(مصاحبه‌گر) امروزه بسیاری هستند که می‌گویند آشویتس دروغ بود، اینکه کسی در آنجا با گاز کشته نشد.(کادوک) باید بگویم، از دید من این افراد نورمال نیستند. ما باید به حقیقت پایبند باشیم. افرادی وجود دارند که آن را دروغ می‌شمارند، اما آنچه اتفاق افتاده، اتفاق افتاده و درباره‌اش تردیدی نیست.