میرین
معنی کلمه میرین در فرهنگ فارسی
معنی کلمه میرین در فرهنگ اسم ها
معنی: از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری رومی و داماد قیصر روم
معنی کلمه میرین در دانشنامه عمومی
معنی کلمه میرین در دانشنامه آزاد فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه میرین
ز میرین کی آید چنین کارکرد نداند همی قیصر از مرد مرد
خلیج بردهداران یک دریای حاشیهای از دریای تابستان است، که در جنوب دریای دوتراکی، در غرب لازار و هزاران لیگ دورتر از شرق شهرهای آزاد قرار دارد. آب و هوای آن بسیار گرم است. پس از اولین اشاره در بازی تاجوتخت در رابطه با بردهداری، دنریس تارگرین سه دولتشهر بندری بزرگ خلیج بردهداران به نامهای آستاپور، یونکای و میرین را در طوفان شمشیرها فتح کرد. او در طول بیشتر رقصی با اژدهایان در میرین میماند.
قسمت قبلی داستان، رقصی با اژدهایان، داستانهای کمتری از آنچه مارتین انتظار داشت را شامل شد. به گفتهٔ او یک نبرد بزرگ و پایان نفسگیر چند شخصیت مهم در رقصی با اژدهایان جای نگرفتند. مارتین قصد دارد این عقبماندگی داستانی را سریعاً در بادهای زمستان حل کند. مارتین گفتهاست «من با دو نبرد بزرگ که در ذهن میپروراندم شروع میکنم: نبرد در یخ و نبرد میرین (نبرد خلیج بردهها)، و از آنجا داستان را ادامه خواهم داد.»
چو نزدیک شد بیشه و جای گرگ بپیچید میرین و مرد سترگ
باتلر در دبیرستان سنت میرین و سنت مارگارت در پیزلی تحصیل کرد و در دانشکده حقوق دانشگاه گلازگو پذیرفته شد. در نوجوانی در تئاتر جوانان اسکاتلند نیز حضور داشت. باتلر پدرش را تا ۱۶ سالگی ندید، تا هنگامی که ادوارد باتلر برای دیدار او را به یک رستوران در گلاسکو دعوت کرد. پس از این جلسه، باتلر ساعتها گریه کرد و بعداً یادآوری کرد: «آن احساسات به من نشان داد که تا چه اندازه درد میتواند در تن شما بنشیند؛ درد و غم و اندوهی که شما نمیدانید دارید تا زمانی که از میان برود.» باتلر پس از این دیدار به پدرش نزدیک شد.
ز میرین و اهرن برآشفت و گفت که هرگز نماند سخن در نهفت
جهانجوی میرین ز ایوان برفت بیامد به نزدیک هیشوی تفت
تیریون لنیستر و واریس در خیابانهای متروکه میرین قدم میزنند. واریس قول می دهد که جاسوسانش رهبر پسران هارپی را پیدا کنند. آن دو متوجه می شوند که تمام کشتی های بندر میرین به آتش کشیده شده اند و تیریون متوجه می شود که با این وضع نیروهای دنریس نمی توانند به سمت وستروس حرکت کنند.
همان روز قیصر سقف را بخواند به ایوان و دختر به میرین رساند
بسیاری از تاریخ تخیلی اسوس مربوط به والریا است، شهری واقع در شبه جزیرهای در جنوب اسوس و منشأ خاندان تارگرین پیش از نابودی امپراتوری والریا در یک فاجعه نامشخص. پس از نابودی والریا، شهرهای آستاپور، یونکای، و میرین دوباره استقلال یافتند و بر مناطق مربوطه خود به عنوان دولتشهر حکومت کردند. این منطقه در کتابها به عنوان خلیج بردهداران شناخته میشود.
بسی هدیه آورد میرین برش بر آنسان که بد مرد را در خورش
با وجود مخالفتهای کرم خاکستری و میساندی، تیریون یک ملاقات دیپلماتیک با نمایندگان آستاپور، یونکای و ولانتیس ترتیب میدهد. او قراردادی را پیشنهاد میکند که به شهرها اجازه میدهد هفت سال از بردهداری دور شوند و در عین حال خسارتهای اربابان را جبران کند. در عوض، اربابان حمایت خود از پسران هارپی را متوقف خواهند کرد. همانطور که نمایندگان تصمیم میگیرند، تیریون با بردگان سابق میرین روبرو میشود که مخالف هر نوع مذاکره با اربابان هستند. کرم خاکستری و میساندی با اکراه از تیریون حمایت میکنند، اما در خلوت به او هشدار میدهند که استادانی که هر دو با آنها آشنا هستند، اگر سعی کند از آنها استفاده کند، از او استفاده خواهند کرد.
که میرین شیر آن سرافرازم روم ز گرگ دلاور تهی کرد بوم
چو میرین بدیدش به بر درگرفت بپرسیدن مهتر اندر گرفت
ترانه میرین بلوچ به همراه رستم میرلاشاری از آلبوم روژناک به زبان بلوچی.
ز میرین یکی بود کهتر به سال ز گردان رومی برآورده یال
در شورایی با واریس، میساندی و کرم خاکستری، تیریون لنیستر متوجه میشود که آستاپور و یونکای توسط استادان بازپس گرفته شدهاند. تیریون با دانستن اینکه آنها برای دفاع از میرین به اژدهاها نیاز دارند به سمت اژدهاها یعنی ویسریون و ریگال می رود تا آنها را آزاد کند. اژدهاه هم به تیریون حمله نمیکنند و به او اجازه میدهند زنجیرهایشان را باز کند.
دنریس سپس به سمت شهر میرین میرود. دنریس شهر میرین را نیز با کمترین خونریزی فتح میکند. دراین زمان دنریس متوجه میشود مورمنت برای دریافت بخشش رابرت بارتئون، جاسوسی او را میکردهاست. جورا لجوجانه اصرار میکند که هیچ کار اشتباهی نکردهاست، و دنریس مجبور میشود علا رغم تمایلش به عفو جورا، او را از خدمت خود تبعید کند. جورا که عاشق دنریس است به دنبال راهی برای جلب بخشش دنریس است و به همین سبب تیریون لنیستر را به خدمت او می آورد. دنی او را میبخشد و تیریون لنیستر را به عنوان دست راست خود بر میگزیند.
چو میرین بدیدش به هیشوی گفت که این را به گیتی کسی نیست جفت
بنابر شاهنامه اهرن خواستگار دختر قیصر روم بود. شاه روم، کشتن اژدهای کوه سقیلا را شرط پذیرش درخواست ازدواج میگذارد. اهرن با مشورت میرین (داماد قیصر) و راهنمایی هیشوی، گشتاسب را پیدا کرده و از او میخواهد تا اژدها را برای او بکشد. گشتاسب نیز قبول کرد و اژدها را کشته و سپس اهرن جسد اژدها را نزد قیصر برده و به خواستهٔ خویش که ازدواج با دختر پادشاه بود میرسد.