میان خانه

معنی کلمه میان خانه در لغت نامه دهخدا

میان خانه. [ ن َ / ن ِ ] ( اِ مرکب ) ( اصطلاح موسیقی ) به اصطلاح موسیقیان آواز متوسط را گویند. ( غیاث ) ( آنندراج ).

معنی کلمه میان خانه در فرهنگ فارسی

جدول قسمت دوم تصانیف قدیم ایرانی که مانند مطلع بود صوت الوسط : [ مولانا در فن شعر ماهر بود و در علم ادوار و موسیقی کامل و نادر و در عملهای خوداشعار میان خانه ساخته است تا دلالت بر فضل او کند...]

جملاتی از کاربرد کلمه میان خانه

این فیلم پیش‌درآمدی بر داستان‌های پیتر پن و آلیس در سرزمین عجایب خواهد بود. پیش از آنکه آلیس به سرزمین عجایب برود، یعنی پیش از آنکه پیتر تبدیل به پن شود، خواهر و برادری بودند؛ هنگامی که برادر بزرگ‌تر این دو شخصیت در حادثه‌ای تراژیک جان خود را از دست می‌دهد، آن‌ها تمام تلاش خود را می‌کنند تا والدین خود را از دالان بی‌انتها و تاریک یأس و نومیدی نجات دهند؛ در این راه این دو در انتها مجبور می‌شوند از میان خانه ماندن و سفر به دنیایی خیالی، یکی را انتخاب کنند. تصمیمی که این دو می‌گیرند، آغازگر سفری ماجراجویانه به «سرزمین عجایب» و «ناکجاآباد» می‌شود.
عیش در زیر فلک با خاکساران مشکل است شهد نتوان در میان خانه زنبور ریخت
بیا تا ما و تو اسرار گوئیم میان خانه و بازار گوئیم
تو را عشق از میان خانه دردی است چه سود، ار در ببندی ورنبندی
شب اگر در خانه ماندی بینوایی تا به صبح در میان خانه با دزدان نمودی ‌کارزار
در میان خانه آوردش کشان خفت اندر زیر آن نر خر ستان
یا از کنار بام چو سایه درافتمت یا از میان خانه چو ذره درآیمت
پچه ی عجیب غریبی که خانه اش در میان خانه ی گرگ و رولی است و عادت دارد همه را گاز بگیرد همچین او تنهاست اما در جلد 9 او محبوب ترین بچه ی مدرسه شد
هرکس که نیم‌شب ز خیابان گذر کند او را میان خانه به اصرار می‌کشند
هر شب میان خانه افسر زن ... نامحرمان صلای خبردار می‌کشند
صد سپهری فراز پایه تخت صد جهانی میان خانه زین
توئی جان و توئی جانانه دل توئی ساکن میان خانه دل