میاب

میاب

معنی کلمه میاب در لغت نامه دهخدا

میاب. ( اِخ ) دهی است از دهستان هرزندات بخش زنوز شهرستان مرند، واقع در 12هزارگزی خط آهن جلفا - مرند. آب آن از چشمه و جمعیت آن 1862 تن است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).
میاب. ( اِخ ) دهی است از دهستان میانکوه بخش چاپشلو شهرستان درگز، واقع در 25 هزارگزی جنوب باختری چاپشلو. با 247 تن سکنه. آب آن از چشمه است و سر راه شوسه قوچان - درگز قرار دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).

معنی کلمه میاب در فرهنگ فارسی

در ۲۵ کیلومتری شمال مرند واقع است . کوهستانی و سردسیر است و ۱۸۶۲ تن سکنه دارد . محصولش غلات و حبوبات است . شهری در بین النهرین ( عراق امروزی ) نزدیک دیار بکر که بعضی نسبت بنای آن را
دهی است از دهستان میانکوه بخش چاپشلو شهرستان درگز .

معنی کلمه میاب در دانشنامه عمومی

میاب (مرند). میاب یکی از روستاهای آذربایجان شرقی است که در دهستان هرزندات شرقی بخش مرکزی شهرستان مرند واقع شده است.
طبق نتایج آماری سرشماری سال ۱۳۸۵ مرکز آمار ایران، در این روستا ۲۲۷ خانوار زندگی می کنند و جمعیت آن ۶۲۴ نفر متشکل از ۲۷۲ مرد و ۳۵۲ زن می باشد. زبان مردمان محلی میاب ترکی می باشد. میاب دارای آب و هوایی سرد و کوهستانی است و در فاصله حدود ۴۱ کیلومتری شهرستان مرند واقع شده است.
1 – قانلی داغ  : ( QANLIDAGH ) :این کوه با ارتفاع۳۲۷۸ متر در محدوده ی شهرستان مرند، ( شهرزنوز ) ، بخش مرکزی، دهستان هرزنداتشرقی، ودر30کیلومتری شمال مرکز شهرستان مرندودرشمالغربی روستای میاب واقع شده است.
جهت کوه، جنوب شرقی - شمالغربی بوده ومختصات جغرافیایی قله آن بطول ًً47 َ45درجه وبعرض 43ً َ38درجه میباشد. ورودخانه زاینچه ازاین کوه سرچشمه میگیردوراه آهن جلفا - تبریزازفاصله ی 7کیلومتری غرب این کوه میگذرد.
2 – قلینچ داغی  : ( QALINCH )   : این کوه با ارتففاع۳۲۰۱ متر درمحدوده ی شهرستان مرند، ( شهرزنوز ) ، بخش مرکزی، دهستان هرزندات شرقی، ودر 37کیلومتری شمال مرکزشهرستان مرند وشمال روستای میاب واقع شده است . جهت کوه، شمالشرقی0جنوب غربی بوده وختصات جغرافیایی قله ی آن بطول ً47 َ45درجه وبه عرض ً 44  َ38درجه میباشد. وراه آهن جلفا - تبریز از فاصله 15کیلومتری غرب این کوه میگذرد.
3 – کم کی داغ - کیامکی  : ( KAM KEY DAGH )   :–این کوه با ارتفاع 3414متر در محدوده ی شهرستان مرند، ( شهر زنوز ) بخش جلفا، دهستان داران، ودر 40کیلومتری شمالشرقی مرکز شهرستان مرند و روستای میاب واقع شده است. جهت کوه، شمالشرقی - جنوب غربی بوده ومختصات جغرافیایی قله آن بطول  ً51 45َدرجه وعرض  ً 47   َ38درجه میباشد.
راه آهن مرند جلفا از فاصله ی 25کیلومتری غرب این کوه میگذرد وبخش اصلی این کوه در بخش مرکزی دهستان هرزندات شرقی ونزدیکی روستای میاب وییلاق قرچی قرار گرفته است.
4 – بوغدا داغ  :اوچ قارداش: ( BUQDA DAIGH ) : – این کوه با ارتفاع 2352 متر درمحدوده ی شهرستان مرند، ( شهرزنوز ) بخش مرکزی دهستان هرزندات شرقی وجنوب روستای میاب ومیزاب ودر25کیلومتری شمال مرکزشهرستان مرند واقع شده است . جهت کوه شمالشرقی - جنوب غربی بوده ومختصات جغرافیایی قله ی آن بطول ً48  َ 45درجه وبعرض ً40  َ38 درجه میباشد
کوه در شمال غربی آبادی زمهریر واقع شده است ولازم به توضیح است چون ازطرف میاب بصورت سه قله ی بههم چسبیده دیده میشود به کوه اوش قارداش معروف است.

جملاتی از کاربرد کلمه میاب

منابع تاریخی زمان مهاجرت نخستین گروه‌های ایل افشار به خراسان را در آغاز دورهٔ صفوی گزارش می‌دهند. استرآبادی در جهانگشای نادری به مهاجرت ایل قرقلو از آذربایجان به خراسان در زمان شاه اسماعیل اول، و سکنی گزیدن آن ایل در شمال خراسان اشاره می‌کند و می‌نویسد: نواحی سرچشمه میاب کوبکان در کوهستانهای جنوبی محال ابیورد ییلاق، و اتک، شمالی‌ترین ناحیه کوبکان یا کوپکان، و دستجرد و درّه جَز (درگز) قشلاق طایفه‌های ایل افشار بود.
نیست جنس کس میاب و کس مخر غیر از سخن چند بر هر در توان رفتن که: یوسف می خری؟
تپه مرز مربوط به دوران‌های تاریخی پس از اسلام است و در شهرستان درگز، بخش چاپشلو، روستای میاب واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۳۸۴ با شمارهٔ ثبت ۱۳۱۹۰ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
آن را که گذشته است بیهوده میاب وآن را که نیامده است بیهوده مجوی
بر متاع کس میاب من خریداری نماند در ته گردی کسادی از بها افتاده است
روستای زمهریر از شمال با میزاب و میاب (مرند)، از جنوب با زنوز و درق (مرند)، از شرق با زنوزق و خانه‌سر و از غرب با چای هرزند همسایه است.
«در ایامی که مغولیه بر ترکستان استیلا یافتند، از ترکستان کوچ کردند. در آذربایجان توطن اختیار و بعد-از ظهور خاقان گیتی‌ستان، شاه اسماعیل انار الله برهانه به تقریبات کوچ کرده و در سرچشمهٔ میاب کوپکان من محال ابیورد خراسان (امروزه محله ای به نام ابیوردی در شیراز وجود دارد که مردم آن از خراسان به آنجا کوچانده شده‌اند) که در سمت شمال مشهد طوس است؛ الخ (الی آخر) توطن اختیار کردند.