موریانی

معنی کلمه موریانی در لغت نامه دهخدا

موریانی. [ ] ( ص نسبی ) منسوب به موریان و آن موضعی است در اهواز. ( یادداشت مؤلف ) ( از الوزراء و الکتاب ص 65 ) ( از لباب الانساب ).
موریانی. [ ] ( اِخ ) سلیمان بن مخلد، مکنی به ابوایوب از وزیران دولت عباسی در عراق و از مردم موریان بود که دهی از دههای اهواز است. وی پس از خالدبن برمک نیای برمکیان به وزارت منصور رسید و به خوبی به اداره امور پرداخت. پس منصور بدو بدبین شد و به سال 153 هَ. ق. او را عزل کرد و گرفتار ساخت و اموالش را مصادره کرد و شکنجه دادش. موریانی مردی خردمند و فصیح بود و به سال 154 هَ. ق. درگذشت. ( از اعلام زرکلی در ماده سلیمان ) ( از لباب الانساب ) ( از الوزراء و الکتاب ص 65 ).

معنی کلمه موریانی در فرهنگ فارسی

سلیمان بن مخلد مکنی به ابو ایوب از وزیران دولت عباسی در عراق و از مردم موریان بود که دهی از دههای اهواز است .

جملاتی از کاربرد کلمه موریانی

چند همسری در موریتانی قانونی است. مرد می‌تواند با چهار زن ازدواج کند، اما ابتدا باید رضایت همسر/زنان خود را جلب کند. چندهمسری در میان جمعیت موریتانی‌های آفریقایی-موریتانی و موریانی بربر رایج است و در میان جمعیت موری عرب کمتر دیده می‌شود. یک سازمان در سال ۲۰۰۷ گزارش داد که ۱۰٫۷٪ از زنان ۱۵ تا ۴۹ ساله در خانواده‌ای چندهمسری هستند.