معنی کلمه مهرین در لغت نامه دهخدا
مهرین. [ م ِ ] ( اِخ ) ( آتش ) آتشکده ای به قم : سورین قمی را امر کرد تا آن آتش که به قم بود بدان موضع آورد و بدان آتشکده برافروختند و آن آتش از جمله آتش مهرین بود. ( تاریخ قم ص 82 و 83 ). اما آتش مهرین که به ناحیت قم بوده است بهرام جورسورین قمی را بفرمود تا آن را به خوران نقل کرد. ( تاریخ قم ص 90 ).