معنی کلمه معتمد عباسی در دانشنامه آزاد فارسی
(ملقب به اَلْمُعْتَمد علی الله و معروف به ابن فتیان) پانزدهمین خلیفۀ عباسی (حک: ۲۵۶ـ۲۷۹ق) . پسر متوکل که پس از مرگ مهتدی به خلافت رسید. در دوران خلافت او حوادث مهمی به وقوع پیوست ، ازجمله ادامۀ قیام زنگیان به رهبری علی بن محمد صاحب الزَّنْج در شهرهای بصره، الاحساء و آبادان که سال ها خلیفه را به خود مشغول کرد و چندبار به شکست سپاه وی انجامید تا سرانجام موفق، برادر خلیفه ، شورش زنگیان را درهم شکست . همچنین قرامطه به کوفه حمله بردند و از آن جا به شام رفتند. در سیستان نیز یعقوب بن لیث صَفّاری که از عهد مُعْتَز قیام کرده بود، درصدد خلع خلیفه برآمد و به عراق لشکر کشید، اما از سپاه خلیفه شکست خورد و بازگشت . دعوت عبیدالله مهدی، بنیانگذار دولت فاطمیان ، نیز در این دوره آشکار شد و امام حسن عسکری (ع) نیز در دورۀ خلافت معتمد به شهادت رسید. در دوران خلافت معتمد امرای محلی قدرت فراوان یافتند و هرچند اسماً تابع خلیفه، ولی خودمختار بودند. معتمد که زندگانی را به عیش و نوش و لهو و لعب می گذارند نفوذی در ادارۀ دستگاه خلافت نداشت و با تدبیر برادرش موفق حکومت می کرد. وی موفق را ولیعهد خویش قرار داده بود اما او یک سال قبل از معتمد درگذشت . معتمد نیز براثر افراط در شراب خواری ـ یا به قولی به علت مسموم شدن ـ وفات یافت.