معاملگی

معنی کلمه معاملگی در لغت نامه دهخدا

معاملگی. [ م ُ م ِ ل َ / ل ِ ] ( حامص ) منسوب به معامله . ( ناظم الاطباء ).
- بدمعاملگی کردن ؛ بد رفتاری نمودن در معامله و داد و ستد. ( ناظم الاطباء ). خلاف خوش معاملگی.
- خوش معاملگی کردن ؛ یعنی خوشرفتاری در معامله و داد و ستد. ( ناظم الاطباء ). به قول و وعده در داد و ستد استوار بودن.

معنی کلمه معاملگی در فرهنگ فارسی

ماخوذ از تازی منسوب به معامله

جملاتی از کاربرد کلمه معاملگی

متاع دل به کسی داده ام که خرسندم ز بد معاملگی گر دهد حساب عوض