محال علیه

معنی کلمه محال علیه در لغت نامه دهخدا

محال علیه. [ م ُ لُن ْ ع َ ل َی ْه ْ ] ( ع ص مرکب ) آنکه بر او حواله شده است. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). شخص ثالث در قبال محیل که مدیون است و محتال که طلبکار است. ( قانون مدنی ماده 724 ).

معنی کلمه محال علیه در فرهنگ عمید

طرف حواله، برات گیر.

معنی کلمه محال علیه در فرهنگ فارسی

طرف حواله برات گیر .
آنکه بر او حواله شده است

جملاتی از کاربرد کلمه محال علیه

چکی است که صادرکننده به محال علیه چک، دستور ادا وجه را در رأس موعدی معین بدهد. مفهوم چک بر آن صادق است.
۷- صادرکننده چک باید در تاریخ مندرج در آن، معادل مبلغ مذکور در بانک محال علیه وجه نقد داشته و نباید تمام یا قسمتی از وجهی را که به اعتبار آن چک صادر کرده به صورتی از بانک خارج یا دستور عدم پرداخت دهد.
(تجارت، جزا) چکی است که صادرکننده آن پول یا اعتبار نزد محال علیه چک نداشته باشد. اگر پس از تاریخ صدور چک وجه آن را بردارد یا کمتر از مبلغ چک محل داشته باشد باز هم آن چک بی محل به‌شمار می‌رود کشیدن چک بی محل اگر چنانچه دارای عناصر جرم غش باشد از نظر اسلامی جرم است.
چک به شکل امروزی، نخستین بار در سال ۱۳۱۱ وارد قانون تجارت شده است. این قانون طی سال های گذشته چند بار اصلاح شده که چک را این گونه تعریف کرده است: «چک نوشته‌­ای است که به موجب آن صادرکننده وجوهی را که نزد محال علیه دارد کلاً یا بعضاً مسترد و یا به دیگری واگذار می­‌نماید» . بنابراین چک سند انتقال و وسیله مبادله پول است.[۵] آخرین تغییر قانون چک مربوط به سال 1399 هجری شمسی است که چک های صیادی معرفی شدند.