معنی کلمه گلال در لغت نامه دهخدا
همچو چنار گر بودت صدهزار دست
برگ طرب به خاک نشان و گلال گیر.ملا قاسم مشهدی ( از آنندراج ).
گلال. [ گ ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان اورامان لهون بخش پاوه شهرستان سنندج واقع در 6هزارگزی باختر پاوه و 4هزارگزی باختر راه اتومبیل رو پاوه به نوسود. هوای آن سرد و دارای 400 تن سکنه است. آب آنجا ازرودخانه شمشیر و محصول آن غلات ، گردو، انجیر، عسل وزردآلو است. شغل اهالی زراعت و گله داری و مکاری است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).