گره گشای

معنی کلمه گره گشای در لغت نامه دهخدا

گره گشای. [ گ ِ رِه ْ گ ُ ] ( نف مرکب ) گره گشاینده. گره گشا :
در در آن رشته سرگرای بود
که کلیدش گره گشای بود.نظامی.تیغ او در مفاصل عدو چون قضا گره گشای. ( ترجمه تاریخ یمینی ).
چو نافه بر دل مسکین من گره مفکن
که عهد بر سر زلف گره گشای تو بست.حافظ.

معنی کلمه گره گشای در فرهنگ فارسی

( گره گشا ی ) ( صفت ) ۱ - آنکه گره را باز کند . ۲ - آنکه مشکلات را حل کند آسان کنند. کارها : چو غنچه جمله فروبستگی است کار جهان تو همچو باد بهاری گره گشا میباش . ( حافظ )

جملاتی از کاربرد کلمه گره گشای

چو عقد گوهر سحر حلال کردم نظم گره گشای و زبان بند چون بنان تو باد
دینامیک سیالات محاسباتی به صورت گسترده در زمینه‌های مختلف صنعتی مرتبط با سیالات، انتقال حرارت و انتقال مواد به کمک سیال بکار گرفته می‌شود. از جمله این موارد می‌توان به صنایع خودروسازی، صنایع دریایی، صنایع هوافضا، توربوماشین‌ها، صنایع هسته‌ای، صنایع نظامی، صنایع نفت و گاز و انرژی و بسیاری موارد گسترده صنعتی دیگر اشاره نمود که دانش دینامیک سیالات محاسباتی به عنوان گره گشای مسائل صنعتی مرتبط تبدیل شده‌است.
مرا به عمر دراز آنچنان تعلق نیست که باکمند دو زلف گره گشای تو هست
ای ز تو قوت بیان نطق سخن سرای را وی ز تو عقده ها بدل عقل گره گشای را
درین چمن بود از حسن صوت بلبل را گره گشای دل غنچه ناخن منقار
آن گرهی که هجر زد باز کند که از دلم تا نفتد به چنگ من زلف گره گشای تو
آن دست گره گشای یزدان سلطان انام و شاه مردان
ز بهر سائل و زایر خجسته خامهٔ تو گره گشای در گنج شایگان باشد
مولی قوام دین که بر اقلیم حلّ و عقد کلک گره گشای تو فرمان روا بود
فناوری استفادهٔ عملی از دانش و مهارت برای ساختن ابزار، ماشین، ساختمان، وسیلهٔ نقلیه و سایر وسایل مورد نیاز دیگر است. در طول تاریخ تعاریف متعددی توسط صاحب نظران در مورد مفهوم فناوری ارائه شده‌است. برخی همچون نژی آن را در معنای ابزاری برای حفظ بقای انسان‌های نخستین تعبیر کرده‌اند و برخی دیگر مانند کلاکستون آن را ابزاری در دست بشر برای چیرگی بر محیط دانسته‌اند. فناوری، دانش-مهارت تولید افزار (سخت و نرم) است. فناوری (تکنولوژی) شیوه و شگرد ساخت و کاربرد ابزار، دستگاه‌ها، ماده‌ها و فرایندهایی است که گره گشای دشواری‌های انسان است. فناوری یک فعالیت انسانی است و از همین رو، هم از دانش و هم از مهندسی دیرینه تَر است.
چنانکه باد هر آنگه که بر وزید بر وی گره گشای شد و مشکسای و حلقه شمر
آه درونه تاب کو اشک جگر گداز کو شیشه به سنگ میزنم عقل گره گشای را
نرگس، دانشجوی ممتاز دانشگاه ارومیه است و مراحل انتهایی پایان‌نامه خود را سپری می‌کند. او که فرزند سوم خانواده صادقی است همواره گره گشای مشکلات اعضای خانواده، به ویژه برادر بزرگترش نادر بوده و هست اما در روند عادی زندگی شان اتفاقاتی می‌افتد و اسراری فاش می‌شود که احوال نرگس و خانواده را دگرگون می‌سازد.