چکش زدن

معنی کلمه چکش زدن در لغت نامه دهخدا

چکش زدن. [ چ َک ْ ک ُ زَ دَ ] ( مص مرکب ) زر یا مس یا آهن را چکش کاری کردن. || چکش زدن برای کسی ؛ کنایه است از سعایت وی کردن و بدگویی کردن از او نزد دیگران.

معنی کلمه چکش زدن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) فلزی ( مانند زر مسی آهن ) را چکش کاری کردن . یا چکش زدن برای کسی . ویرا سیاست کردن بد گویی کردن از او .

جملاتی از کاربرد کلمه چکش زدن

قدیمی‌ترین شکل درزگیری شامل مواد الیافی بود که در درزهای گوه‌ای‌شکل بین تخته‌های قایق‌ها یا کشتی‌های چوبی رانده می‌شدند. لوله‌های فاضلاب چدنی قبلاً به روشی مشابه درزبندی می‌شدند. درزهای پرچ شده در کشتی‌ها و دیگ‌های بخار قبلا با چکش زدن فلز مهر و موم می‌شدند.