پرتیناکس

معنی کلمه پرتیناکس در لغت نامه دهخدا

پرتیناکس. [ پ ِ ] ( اِخ ) پوبلیوس هلویوس. امپراطور روم. مولد وی ویلامارتیس ( لیگوری ) در 126 و وفات در 193م. وی نخست معلم کتّاب بود و سپس در شمار لشکریان درآمد و در جنگ با اشکانیان ( پارت ها ) مشهور شد و در دوره مارک اورِل و کُمُد بمقامات بزرگ رسید و پس از قتل کمد بی خواست او وی را به جانشینی کُمُد انتخاب کردند ( 193 م. ) و هشتادوهفت روز امپراطوری راند و در همین مدت کوتاه به اصلاحاتی پرداخت لیکن چون پرتورین هااز او راضی نبودند در همین سال ( 193 م. ) کشته شد.

جملاتی از کاربرد کلمه پرتیناکس

مارکوس دیدیوس ژولیانوس سربازی رومی و فرماندار پیشین گل بود. او در تاریخ ۲۸ مارس ۱۹۳، پس از آنکه امپراتور وقت روم پرتیناکس پس از سه ماه حکومت به دست پرتورینها به قتل رسید با رشوه دادن به آنها قدرت را در دست گرفت و امپراتور جدید روم شد.