واسم

معنی کلمه واسم در لغت نامه دهخدا

واسم. [ س ِ ] ( اِخ ) کوهی است بین دهنج و مندل در هند که گویند آدم وحوا از بهشت در آنجا افتادند. ( از معجم البلدان ).

معنی کلمه واسم در فرهنگ فارسی

کوهیست بین دهنج و مندل در هند که گویند آدم و حوا از بهشت در آنجا افتادند .

جملاتی از کاربرد کلمه واسم

در سال ۲۰۱۶ واسم باسم گزارش داد که ترکمن‌ها / ترکمان‌ها خواستار استان مستقل خود در منطقه تلعفر هستند. خواسته‌های آنها همزمان با درخواست برای ایجاد سایر استان‌های جدید برای اقلیت‌های مسیحی و ایزدی بود.
خاندوکر واسم اقبال (بنگالی: খন্দকার ওয়াসিম ইকবাল؛ زادهٔ ۲۱ نوامبر ۱۹۶۱) بازیکن سابق و مربی فوتبال اهل بنگلادش است.
روایت است والی ایلام و لرستان که پدر همین حسینقلی خان ابوقدره که آن دوران منتصب دولت قاجاریه بود با اردی و تفنگچی هایش به بخش الوار گرمسیر آمده بود و گفت غلام کدخدا کجاست و غلام به پیش ابوقداره آمد گفت مالیات طوایف میرزاوند و قلاوند را واسم چطوری حساب می کنی و او گفت از هر خانوار چهل چهل گرفته شود یک نفر گفت حسینعلی پسر شیرمرد جوان تر و داناتر در این زمینه و حسینعلی پسر شیرمرد به پیش والی آمد گفت به میزان ثروت و درآمد هر خانوار از آنها مالیات گرفته شود از خانوارهای فقیر کمتر از بقیه گرفته شود در آن دوران والی از طوایف لرستان مالیات می گرفت.