ندر

معنی کلمه ندر در لغت نامه دهخدا

ندر. [ ن َ ] ( ع مص ) بیرون جستن. ( تاج المصادر بیهقی ). || ناگاه بیرون آمدن. ( دهار ). || افتادن چیزی از درون چیزی و آشکار شدن آن. ( از المنجد ) ( از اقرب الموارد ). ندور. ( المنجد ). || زایل شدن چیزی از موضع خود. || خارج شدن کسی از بین قوم خود. || برآمدن خوص درخت یا سبز شدن درخت. || برآمدن برگ گیاه. || کمیاب شدن چیزی. ( از المنجد ) ( از اقرب الموارد ). و اسم از آن نَدرَة و نُدرَة است. ( از اقرب الموارد ). || پیشی جستن مرد در علم و فضل. ( از المنجد ) ( از اقرب الموارد ). || تیز دادن. ( از اقرب الموارد ). || مردن. || آزمودن. ندور. ( از المنجد ) ( از اقرب الموارد ). || بدانستن. ( زوزنی ). || بیافتن. ( تاج المصادر بیهقی ). در تمام معانی رجوع به ندور شود. || ( ص ) نادر. ( المنجد ) ( اقرب الموارد ). شی ندر؛ نادر. وصف بالمصدر. ( اقرب الموارد ). رجوع به نادر شود.

معنی کلمه ندر در فرهنگ فارسی

بیرون جستن یا خارج شدن کسی از بین قوم خود یا مردن .

جملاتی از کاربرد کلمه ندر

با نشاط از بهر تاریخ بنایش عقل گفت در جهان بنگر جنان و ندر زمین بین آسمان
در همان سال بار دیگر ازبکان به فرماندهی عبدالعزیزخان فرزند ندر محمدخان به خراسان حمله کردند.
یکبوسه از آن بستان و ندر عوضش جان ده والله که بود ارزان یعنی بنمی ارزد؟
میان جان نظر کن و ندر آن باز ببین و خویشتن یکباره درباز
بگرفت حسن تو همه آفاق را چنانک بر هر چه افکنم نظر ا ندر نظر توئی
ای پردهٔ عار خود و ندر دم مار خود تا غرهٔ خود باشی، مشنو که به کار آیم
در اواخر سال ۱۰۴۱ ه‍.ق (۱۶۳۲ میلادی) عبدالعزیز خان از پیمانی که صفویان داشت سرباز زد و به تصور تسخیر دوباره خراسان به تجهیز قوا مشغول شد. وی دوباره به خراسان تاخت. خودش به ماروچاق حمله کرد و ندر دیوان بیگی به مرو. با وجود اینکه والی مرو تازه درگذشته بود، اما پانزده هزار سپاهی ازبک نتوانستند مرو را فتح کنند و به بخارا بازگشتند. عبدالعزیز با (سی هزار یا بیست هزار نفر) سپاهی‌اش به خراسان وارد شدند، پیش از آن مردم، منطقه را تخلیه کرده بودند و براساس سنت آن روزگار صفویان، آذوقهٔ مورد احتیاج سپاه مهاجم را از بین برده بودند.
از پس او شه محمد کور و نابینا فتاد و ندر این دوران به کشور شوررش و غوغا فتاد
خون شد جگر از دردم و ندر غم او هر دم از دیده ی خونبارم خون جگر انگیزد
گر نگویم مدح تو تیغ زبان در کام من باز گردد با شگونه همچو تیغ ! ندر نیام
اول و آخر قرآن ز چه «با» آمد و «سین» یعنی ندر ره دین رهبر تو قرآن بس
این منطقه به دلیل خانه‌های سنگی کوتسولد از نظر معماری و تاریخی مشهور است. این مجموعه شامل پارک لیپیات، که در گذشته خانه قاضی اچ‌بی‌دی وودکاک و سپس در اختیار مجسمه‌ساز فقید نوگرا لین لین چادویک بوده. همچنین ندر لیپیات مونور، قبلاً خانه ویولت گوردون-وودهاوس و شاهزاده و شاهزاده خانم مایکل کنت بود. سپرتون، (در نزدیکی گلاسترشر، اما در داخل منطقه بیسلی)؛ پیش از کورت ثروگام (در سال ۱۹۲۹ بوسیله رمان‌نویس سر مایکل سدلر توسط نورمن جودسون تعمیر شد) و جینز کورت، محل اقامت قبلی سیمون آیزاک، چهارمین مارک ریدینگ (متولد ۱۹۴۲) بوده‌است.
بگفتند ازکشور آواره ایم پدر کشته و ندر پی چاره ایم