ندانم کاری

معنی کلمه ندانم کاری در لغت نامه دهخدا

ندانم کاری. [ ن َ ن َ ] ( حامص مرکب ) عمل ندانم کار. صفت ندانم کار. رجوع به ندانم کار شود.

معنی کلمه ندانم کاری در فرهنگ معین

(نَ نَ ) (حامص . ) (عا. ) سهل - انگاری ، از روی عقل و تدبیر کار نکردن .

معنی کلمه ندانم کاری در فرهنگ عمید

ندانم کار بودن، عمل ندانم کار.

معنی کلمه ندانم کاری در فرهنگ فارسی

عمل ندانم کار: این زن اگرگناهی داشته باشد جزهمان ندانم کاری وشتاب خود سرانه اش درامر طلاق چیزدیگری نیست .

معنی کلمه ندانم کاری در ویکی واژه

(عا.)
سهل - انگاری، از روی عقل و تدبیر کار نکردن.

جملاتی از کاربرد کلمه ندانم کاری

هتوم دوم توانست اسقف بزرگ ارمنستان «کاتولیکوس گره گوار هفتم» ملقب به «آناوارزاتسی» را با نظرات خویش همراه سازد و امر عملی کردن این اتحاد را به جانشین و برادرزاده خود لوون چهارم سلطنت کرد واگذاشت. ملت ارمنی که همواره و با سرسختی تمام در بند استقلال کلیسای خود بودند سر به شورش برداشتند و سپس در دورانی از سردرگمی و ندانم کاری مغولان را به کمک خواستند و مغولان کشور را اشغال کردند و لوون چهارم و هتوم دوم را به قتل رساندند.