ناصرالملک. [ ص ِ رُل ْ م ُ ] ( اِخ ) وزیرالدولةبن مبارک از نواب مغول کبیر در ولایت بنگاله و بهار و أوریسه هندوستان ( 1186-1189 هَ. ق. ) است. ( از معجم الانساب ص 444 ). ناصرالملک. [ ص ِ رُل ْ م ُ ] ( اِخ ) ابوالقاسم خان بن احمدخان بن محمودخان فرمانفرما متولد به سال 1282 هَ. ق.، از تربیت یافتگان دوره میرزا تقی خان امیرکبیر و از تحصیل کردگان دانشگاه اکسفرد انگلستان و از رجال دوره ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه ومحمدعلی شاه قاجار است. وی مدتی حکمران کردستان بودو در دوره مجلس اول وزیر مالیه شد و بعداً بواسطه ٔاختلاف نظر با محمدعلی شاه از وزارت کنار گرفت و به فرنگ رفت. پس از عزل محمدعلی شاه و درگذشت عضدالملک قاجار نایب السلطنه احمدشاه ، مجلس شواری ملی او را به نیابت سلطنت انتخاب کرد. وی به سال 1346 هَ. ق. در تهران وفات یافت. ناصرالملک در علوم عربیت و تاریخ و ادب صاحب مایه و مردی خوش محاوره و نیکوبیان بود و در سیاست نهایت محتاط بود.( یادداشت مؤلف ). مرحوم ملک الشعراء بهار در تاریخ احزاب سیاسی آرد: «بعد از تعطیل مجلس دوم سه سال و کسری ناصرالملک زمامدار مطلق بود و با کمال خشونت با احزاب و احرار رفتار می کرد». و نیز: «در 27 شعبان 1332 مطابق 30 سرطان شاه [ احمد شاه قاجار ] تاج گذاری کرد و [ دولت ] ناصرالملک سقوط کرد و روز 18 رمضان بدون اینکه نطقی بکند یا شرح کارهای دیرینه خود را بنویسد مانند کسی که می گریزد به فرنگستان گریخت ». رجوع به تاریخ احزاب سیاسی ص 8 تا 15 و نیز رجوع به مجله ٔآینده سال دوم ص 707: مکتب و عقاید ناصرالملک شود.
معنی کلمه ناصرالملک در فرهنگ فارسی
شهرت میرزا ابوالقاسم خان قراگوزلوی همدانی ملقب به نایب السلطنه از رجال اواخر قاجاریه ( و. ۱۲۸۲ ه.ق . ف. ۱۳۴۶ ه.ق . ) وی در صفر ۱۳۲۵ ه.ق . در کابینه وزیر افخم و بار دیگر در ربیع الاول ۱۳۲۵ در کابینه میرزا علی اصغرخان اتابک به وزارت منصوب شد . در ۱۱ ربیع الثانی ۱۳۲۷ ه.ق . به مقام رئیس الوزرائی رسید. پس از فوت عضدالملک. با مساعدت اعتدالیون بنیابت سلطنت ایران رسید ( ۱۳۲۸ ه.ق . ) و در ۲۷ شعبان ۱۳۳۲ ه.ق . که احمد شاه بسن قانونی رسید باروپا رفت و در زمان رضاشاه پهلوی بایران مراجعت کرد . ابو القاسم خان ابن احمد خان ابن محمود خان فرمانفرما متولد بسال ۱۲۸۲ هجری قمری .
جملاتی از کاربرد کلمه ناصرالملک
قره گزلوها با شاهان قاجار نیز وصلت کردند، از جمله فتحعلی شاه یکی از دختران خود به نام زبیده خانم را به ازدواج علیخان نصرتالملک قره گزلو درآورد، نگارالسلطنه و صفیه سلطانخانم دختران عباس میرزا به ترتیب با عبداللهخان صارمالدوله قراگزلو و محمود خان ناصرالملک ازدواج کردند و امیرافخم قره گزلو، قمرالسلطنه دختر مظفرالدین شاه را برای پسرش احتشامالدوله گرفت.
به نوشته باقر عاقلی در اواخر قرن سیزدهم قمری بیش از سه چهارم قراء و رقبات همدان در تصرف آنان بود و املاک نواحی معتبر و مشهوری چون درجزین، مهربان، کبودرآهنگ، خدابندهلو و ... به آنان تعلق داشت. برخی از بزرگان این طایفه مانند حاج بهاءالملک و حاج امیرنظام و ناصرالملک هریک مالک دویست تا سیصد پارچه آبادی بودند.
سعدالدوله از سیاستمداران روزگار قاجار است. در دورهٔ استبداد صغیر در آغاز محمدعلیشاه قاجار، ناصرالملک را که در آن هنگام خارج از ایران بود به ایران فرا میخواند و مأمور تشکیل کابینه میکند، ولی تا هنگام رسیدن او به تهران سعدالدوله را به مقام کفیل نخستوزیری و وزیر خارجه برمیگزیند. ناصرالملک زیر بار نمیرود و سرانجام سعدالدوله به عنوان نخستوزیر برگزیده میشود. پس از فتح تهران به دست مشروطهخواهان از این مقام برکنار میگردد.
حسین علاء در سال ۱۳۰۵ با رقیه قراگزلو ازدواج کرد که زنی ثروتمند بود و شخصیتی محکم داشت. او از اولین زنانی بود که حجاب از سر برداشت. پدر زن علاء ابوالقاسم ناصرالملک از رجال قاجاریه نخستین ایرانی در دانشگاه آکسفورد و مترجم اتللو و تاجر ونیزی اثر شکسپیر بود. حاصل این ازدواج، یک فرزند دختر و یک فرزند پسر بود. پسر حسین علاء به نام فریدون علاء که در سال ۱۳۱۰ به دنیا آمد پزشک خونشناس ایرانی است که او را بنیانگذار اولیه سازمان ملی انتقال خون ایران میدانند. دختر حسین علا به نام ایران علاء که بعدها با اسکندر فیروز ازدواج کرد.
این وزیران کاروان غفلتند ناصرالملک است پیشآهنگشان
در سه سالگی با خانوادهاش از ابرقو به اصفهان کوچ کرد. به کارهای گوناگون پرداخت و پیشهٔ پدرش، بلورفروشی را برگزید. از ۲۳ سالگی به سوادآموزی پرداخت و در انجمن ادبی اصفهان، مقدمات شعر را آموخت. ازدواجی ناخواسته، زندگی و احساسات او را برآشفت. سرانجام خانوادهاش را رها کرد و راهی تهران شد. از مشروطهخواهان شد و اشعاری تند ضد استبداد سرود. در سال ۱۲۹۰ روزنامهای با عنوان پیکار، نشریهٔ رسمی حزب اجتماعیون - اعتدالیون را نشر میکرد که پس از چند شماره به دستور ناصرالملک نایب السلطنه توقیف شد.
پس از تشکیل مجلس و وضع قوانین برای امور مختلف کشور، قانونی هم به نام تشکیلات وزارت مالیهٔ کل مملکت در سال ۱۲۸۶ هجری شمسی تصویب و ناصرالملک به عنوان نخستین وزیر مالیه از مجلس شورای ملی رأی اعتماد گرفت و در مادهٔ ۱۳ قانون تشکیل وزارت مالیهٔ کل مملکت، اصول و وظایف خزانهداری کل تعیین شد.
مستوفیالممالک نخستین بار در تیر ۱۲۸۹ فرمان نخستوزیری دریافت کرد و در سوم مرداد دولت خود را به مجلس معرفی کرد و تا دی ماه همان سال سه کابینه تشکیل داد. با ورود ناصرالملک نایبالسلطنه به ایران در بهمن ۱۲۸۹ استعفا داد که سرانجام ناصرالملک پس از چند هفته با استعفای او موافقت کرد و از سپهدار تنکابنی خواست دولت تشکیل بدهد. بار دیگر در پنجم ربیعالثانی ۱۳۳۳ (اسفند ۱۲۹۳) نخستوزیر شد اما عمر دولتش به بیست روز هم نکشید و استعفا داد. چهار ماه بعد در سیزدهم مرداد از احمدشاه فرمان تشکیل کابینه گرفت و برای سومین بار نخستوزیر شد. در ۲۷ مرداد کابینهاش را به مجلس معرفی کرد.
پس از استقرار مشروطیت، در ۲۳ آبان ۱۲۸۵ میرزا ابوالقاسم ناصرالملک وزیر مالیه مظفرالدین شاه در مجلس شورای ملی حاضر شد و از اوضاع نابسامان مالی کشور خبرداد و پیشنهاد داد که دولت برای رفع این مشکل مبلغی از کشورهای اروپایی وام دریافت کند که با مخالفت شدید نمایندگان مواجه شد. احساسات ملی که از وامهای گذشته و رفتار بانکهای بیگانه جریحه دار شده بود به هیجان آمد و نمایندگان مردم به منظور قطع نفوذ سیاسی و اقتصادی بانکهای خارجی و در ترمیم وضع مالی خزانه، ضمن مخالفت با استقراض خارجی تأسیس بانک ملی را خواستار شدند و جمعی از بازرگانان و صرافان متعهد مشارکت در این بانک شدند.
نایب شه چون زگیتی رخت بست ناصرالملک آمد و جایش نشست
او هفتمین فرزند محمدعلیشاه و نخستین فرزند پسر او از ملکه جهان بود که در وقت ولیعهدی پدر در تبریز به دنیا آمد و پس از فتح تهران و خلع محمدعلیشاه، توسط مجلس عالی رجال و بزرگان دولت در سن ۱۳ سالگی به پادشاهی رسید. تا رسیدن او به سن بلوغ و تاجگذاری در تیر ۱۲۹۳ ابتدا عضدالملک و سپس ابوالقاسم ناصرالملک نایبالسلطنه بودند.